مهارت روابط بین فردی

یکی دیگر از مهارتهای 10 گانه برای توسعه فردی و موفقیت در ابعاد مختلف زندگی یادگیری مهارت روابط بین فردی است.

خب اولین جمله ای که به ذهن می رسد این است که ما انسانهای اجتماعی هستیم و در نتیجه برای داشتن یک زندگی سالم و شاد نیازمند ایجاد ارتباط با یکدیگر و یکی از موضوعاتی که باعث افسردگی و کسالت روح میشود این است که تنها بمانیم، منظورم خلوت کردن با خود که گاه وجودش کاملا لازم و ضروری است نمی باشد، تنهایی یعنی اینکه کسی را نداشته باشی که بتوانی با او حرف بزنی، درددل کنی و یا زندگی.

به نظرتان چرا زندانی کردن یک تنبیه است؟ و از آن بدتر زندان انفرادی است که فرد تنهای تنها باید بماند.

روابط زوجین، دوستان ، همکاران و … همه اینها روابط بین فردی هستندکه عمق و سطح ارتباطمان با هم متفاوت است و از صمیمی تا رسمی میتوان در سطوح مختلف آنرا رده بندی کرد.

اما کسب مهارت بین فردی چه ارتباطی به توسعه فردی ما دارد؟

خب با توجه به نیاز فطری ما به برقراری ارتباط یادیگری این مهارت باعث میشود:

  • در سلامت جسمی و روانی به سر ببریم
  • باعث رشد اجتماعی ما می شود
  • باعث کسب موفقیت در کسب و کارمان می شود
  • باعث افزایش کیفیت زندگی شخصیمان می شود
  • می توانیم سازگار و منعطف تر باشیم
  • بدینوسیله میتوان با استرس مقابله کرد
  • باعث خود شکوفایی و خودشناسی بیشتر می شود

و …

اما چگونه میتوان رابطه بین فردی موفقی داشت؟

خب ابتدائن ما باید نسبت به خودمان و فرد مقابل دارای شناخت باشیم:

طبق نظریه اریک برن روان شناس همه ما در درونمان با سه شخصیت مواجه هستیم که در شرایط مختلف یکی زا یان شخصیتها وارد صحنه ارتباطی میشود و از خود رفتار نشان می دهند:

  • والد : پرخاشگر / حمایتگر
  • کودک : طبیعی / لجباز/ سازگار و ناسازگار / ویرانگر
  • بالغ

ما در مجموع براساس یکی از این سه حالت رفتار می کنیم:

مثلا فرض کنیم که همسرتان می گوید امروز شام باید برویم خانه مادرم.

رفتار شما :

کودک لجباز : نه من نمی آیم خودت برو

کودک سازگار و ناسازگار : باشه برویم ( سازگار :در مهمانی به رویتان نمی آورید و تظاهر به طبیعی بودن میکنید. ناسازگار : کم حرف هستید و احساس مغبون بودن در رفتارتان مشخص است. )

کودک ویرانگر : باشه بریم ( اما از آن رفتنها!!!، انجا یک آبرو ریزی حسابی به پا میکنید)

: من نمی آیم و همینجا در خانه یک جنگ ویرانگر راه می اندازید.

بالغ : با خودتان فکر میکنید که  همسرتان مسئولیت فرزند بودن را هم باید به درستی ایفاد کند و باید به مادرش سر بزند، پس با کمال میل قبول میکنید.

والد پرخاشگر : خوبه داخل آدم حسابت نمیکنن این همه میری خونشون.

والد حمایتگر: خیلی کار خوبی می کنی که به پدر و مادرت می رسی.

میبینید دو رفتار بالغ و والد حمایتگر در اینجا از بهترین نوع ارتباطها هستند.

یک راه برای اینکه در لحظه بتوانیم خوب و درست با فرد مقابل رفتار کنیم این است که ببینیم او در چه شخصیتی با ما صحبت میکند و همچنین ما تمایل داریم به کدام صورت پاسخگو باشیم و با اندکی تامل میشود بهترین نوع برخورد را از خود نشان داد که لطمه ای به رابطه وارد نشود.

اما چه کنیم تا در روابط بین فردی خود موفق عمل کنیم:

این عوامل در خصوص روابط شخصی و کاری هستند:

  • احترام به طرف مقابل ( احترام به شخصیت و افکار و عقاید)
  • شناخت تفاوتها
  • بهره گیری از تفاهمها برای ارتباط قویتر
  • خود را جای دیگری گذاشتن
  • درک شرایط و طرف مقابل
  • داشتن فرهنگ گفتگو و بیان دغدغه ها
  • همدلی
  • کار گروهی
  • صبوری
  • انعطاف پذیری
  • مسئولین پذیری
  • قابل اعتماد بودن
  • رهبری
  • مهارت حل اختلاف و تعارض
  • حمایت
  • انتقاد مثبت و سازنده
  • عذر خواهی و تشکر
  • ایجاد حس ارزشمندی
به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

4 پاسخ

    1. ممنون بانو جان . دقیقا، مهم اینکه خودمون رو در لحظه رصد کنیم و سکان رو بدیم به اونی که باید.

  1. زهرا چه مقاله‌ی خوبی.
    دارم به این فکر می‌کنم اگه این بحث کودک، والد، بالغ رو همه بلد باشن دنیا گلستون می‌شه.
    از این قسمت مقاله خوشم اومد:

    «یک راه برای اینکه در لحظه بتوانیم خوب و درست با فرد مقابل رفتار کنیم این است که ببینیم او در چه شخصیتی با ما صحبت میکند و همچنین ما تمایل داریم به کدام صورت پاسخگو باشیم و با اندکی تامل میشود بهترین نوع برخورد را از خود نشان داد که لطمه ای به رابطه وارد نشود.»

    احترام و مهارت حل اختلاف و تعارض خیلی مهمه و من خیلی دوست دارم توی هر دو موضوع به استادی برسم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *