مهارت مقابله با استرس

یکی از مهارتهای دیگر که به ما کمک میکند در مسیر توسعه فردی خود موفق بوده و بتوانیم خود را در زمینه های مختلف بهبود بخشیم، مهارت مقابله با استرس است.

مثل همیشه دوست دارم با مثال و تصویر سازی به نگاه روشنی از موضوع برسیم :

یادداشت مهارت روابط موثر را اگر مطالعه کرده باشید تصویری داشتیم از شمای کارمند که در فوق العاده ترین فضای استرسی قرار داشتید.

سخنرانی برای حضاری که قرار بود از تجارب و دانش خود برایشان صحبت کنید و اگر آن مطلب را خوانده باشید، می توانید مجسم کنید در این وضعیت چقدر به شما فشار وارد شده و دچار استرس شده اید.

انقدر داستان غم انگیز پیش رفت که حضار دست به دعا برداشتند که هر چه زودتر از آن مخمصه جان سالم به در ببرید.

اما چرا ؟

چرا این اتفاق افتاد؟

خب موضوع روشن است، ما در فضا و شرایطی قرار گرفتیم که آمادگیش را نداشتیم و این کاملا طبیعی است که ما وقتی کاری را برای اولین بار انجام میدهیم ، آنهم در حضور دیگران و در مواجهه با بازخورد، دچار اضطراب فزاینده ای می شویم، چون از دایره امن خود خارج شده و تمام آلارمهای بدنمان به صدا در آمده است:

ضربان قلب افزایش یافته

ذهن پر از افکار منفی شده که اگر نتوانی چه ؟ وای از پسش بر نمیایی و دهها فکر منفی که در حال بشگون گرفتن ذهنمان هستند.

دستها عرق کرده اند

گلو خشک شده

تمرکز از دست رفته

اعتماد به نفس متزلزل شده

کهیر شروع شده

و …

و همه این اتفاقها در عرض چند ثانیه روی می دهد و این را می دانیم که اگر از دایره امن خود خارج نشویم،نمی توانیم از پتانسیلهای موجود خود بهره مند شویم و سطح مهارتی خود را در موضوعات مختلف ارتقا دهیم، پس برای توسعه فردی نیاز است که از دایره امن خود خارج شده و به دنبال کسب تجارب جدید باشیم.

اما چگونه میتوان از پدیده استرس و اضطراب عبور کرد؟

راه کارهای بسیار زیادی برای این موضوع وجود دارد و اگر ما شخصیتن آدم ترسویی باشیم، دچار استرسهای موقت و مزمن بسیاری خواهیم بود و در نتیجه اقدامات زیادی برای غلبه بر ترس و اضطراب خود باید انجام دهیم.

اما اگر نه فردی دارای اعتماد به نفس هستیم و استرسها معمولا موقت و برای موقعیتهای پیچیده و کلان، برایمان ایجاد میشود، میتوانیم با چند اقدام ساده آرامش را در خود نهادینه کنیم.

اما به طور کلی راههای غلبه بر استرس در لحظه اضطراب را میتوان موارد زیر برشمرد:

( اینها راههای است که با مطالعه و البته تجربه خود برایتان می نویسم)

1- این سوال که خب بعدش بعدش و بعدش شما را به یک انتها در موضوع می رساند

مثال ) فرض کنید شما کارمند هستید و البته با توصیفات بالا که حتمن ترحم خواننده مخاطب را بر می انگیزد.

مدتی است که در به در دنبال یک پرونده هستید که پیدایش نمی کنید، تمام وجودتان مملو  از استرس است، با خود میگویید نکند یکهو مدیر پرونده را بخواهد

وای عواقب این کار چیست؟

نکند یکی با من دشمنی داشته و پرونده را برداشته و دهها فکر منفی که مثل خوره وجودتان را ذره ذره میخورد.

خب هیمن سوال بعدش بعدش را بگذارید در این شرایط بپرسیم، ببینیم ما را به کجا می رساند:

اصلا مدیر یکهو پرونده را بخواهد ؟ بعدش چه میشود؟

وقتی بفهمد عصبانی میشود. بعدش؟

مرا دعوا میکند. بعدش؟

جریمه می کند. بعدش؟

شاید دستور بدهد اخراجم کنند. بعدش؟

از کار بیکار میشوم. بعدش؟

باید بروم دنبال یک کار دیگر . بعدش؟

سخت است و همه اش باید بگردم دنبال یک کار. بعدش؟

نمی دانم شاید پیدا کنم یا نکنم. بعدش…

میبینید ته داستان به آن وخامتی هم که فکر میکنیم نیست، تازه اینجا از نتایج اغراق شده حرف زدیم، معمولا ترسهای ما مثل آینه ماشین موضوعات و اتفاقات را بزرگنمایی میکنند و در نتیجه ما دچار ترس و اضطراب میشویم.

سوال مناسب :

بهترین کاری که در این شرایط میتوانم انجام دهم چیست؟

جوابهای شما به این سوال:

1- صدایش را در نمی آورم. ( اصلن شاید تا سالها پرونده او را کسی نخواهد)

2- به فرد مذکور میگویم چند تا مدارک بیاوردو بعد سرهمش میکنم و میشود یک نمیچه پرونده

3- میروم راستش را به رئیس میگویم.

با گزینه 1 یک استرس دائمی را در وجود خود بیمه میکنید که با هر زنگ تلفن مدیرتان و یا ذکر نام فردی که پرونده اش مفقود شده، جریان کذایی استرس در درونتان فعال میشود.

گزینه 2 به نظر راهکار خوبی میرسد اما، قراردادها و سایر مدارک ، درباره آنها چه میکنید؟ شاید همین فردا مدیرتان پرونده فرد مذکور را به خاطر قرار داد یا مدرک خاصی از شما مطالبه کرد، آن وقت چه؟

راهکار سوم به نظر شاید خود را در آتش انداختن به نظر برسد، اما اینطور نیست، مرگ یکبار شیون هم یکبار.

چون خودتان رفته اید و ماجرا را گفته اید، احتمال اخراجتان پایین است، البته باید به فن بیان هم کمی آشنایی داشته باشید تا مشکل بوجود آمده را در وقت مناسب و به لحن مناسب و با اعتماد به نفس برای مدیرتان بازگو کنید تا از عواقب شدید احتمالی دور بمانید.

این کار از چند جهت به شما کمک میکند:

1- اگر آدم سهل انگاری در کار باشید، برخورد مدیر باعث می شود که از این به بعد در کار خود جدی تر عمل کنید.

2- موضوع استرس زا برای همیشه حل می شود و دیگر دغدغه هر روزه برای این موضوع نخواهید داشت.

3- مدیر اگر کارآمد باشد حتمن به شما راهکار ارائه میدهد حتی با وجود عصبانیت.

و قسمت هیجان انگیز داستان اینکه مدیرتان شما را تشویق هم بکند! حتمن می گویید تو را به خدا دستمان نینداز، پرونده را گم کرده ایم تشویق هم بشویم؟!

خب داستان این است که مدیرتان روزی از روزهای پاییزی، بعد از ساعت کاری شرکت، در یک بازدید سرزده به بایگانیتان آمده و پرونده مذکور را برداشته و با این کار سه هدف داشته:

1- سر و گوشی آب دادن به بایگانی شما

2- اینکه شما متوجه  نبود پرونده میشوید یا نه؟

3- واکنشتان برای نبودن آن پرونده چه خواهد بود؟

اصلن فرد منضبطی هستید که از کارکرد خود مطمئن باشید و  به مدیر اعلام کنید که پرونده گم شده.

خب برویم سراغ راههای غلبه بر استرس:

2- راه آزموده شده ای که به شدت می تواند کمک کند تا بار منفی موضوع کم شود، نوشتن است. حداقل 20 دقیقه درباره موضوع از زوایای مختلف بنویسید.طرح سوال کنید و با آرامش جواب دهید.

3- تنفس عمیق:

ما در زمان اضطراب سطح اکسیژن خونمان کم میشود و تپش قلبمان افزایش پیدا میکند که برای حل این مشکل تنفسهای عمیق سطح اکسیژن خونمان را افزایش میدهد و در نتیجه تپش قلب هم آرامتر  شده و سطح استرس کم میشود.

3- لبخند زدن

خنده بر هر درد بی درمان دواست، مشکل شروع لبخند است.

4- از داستان برای خود یک موضوع طنز بسازید تا از اهمیتش کم کنید.

6- مراقبه کنید:

آرامش ذهن با مراقبه میتواند اتفاق بیفتد، در هنگام استرس این آرامش حیاتی است. سعی کنید مراقبه را تبدیل به یک عادت کنید حتی شده روزی 5 دقیقه.

موارد فوق در حین تجربه موضوع استرس زا بود ، اما برای اینکه فرد آرامتری  باشیم که به ندرت دچار استرس میشود، باید اقداماتی را به صورت خرده عادت و یا عادت روزانه انجام دهیم تا توانمندی خود را در شرایط مختلف بالا ببریم و راحت تر با موضوعات کنار بیاییم.

1- تفکر مثبت

2- پیاده روی و یا داشتن ورزش روزانه حتی کوتاه ( حداقل روزی 5 دقیقه هم میتواند حالتان را خوب کند.)

3- معاشرت با افراد موفق و مثبت اندیش

4- تهیه لیستی از موفقیتها برای شکرگزاری

5- داشتن یک برنامه روزانه مناسب

6- ایجاد باورهای مثبت و قوی در خود

7- به چالش کشیدن خود در کارهایی که در آنها مهارت داریم.

8-تهیه لیستی از شرایط استرس زا که همگی به خیر و خوشی ختم شده، برای ایجاد پیش بینی مثبت

9- خواب کافی

10- استفاده کمتر و مدیریت شده از وسایل ارتباط جمعی چون گوشی موبایل، که خود استرس زا هستند

11-مدیریت زمان

12- داشتن سرگرمی و تفریح

13- تغدیه سالم:

خوردن آب به میزان کافی، استفاده  از سبزیجات و میوه ها و نوشیدن کمتر کافئین و دوری از سیگار ، الکل و مواد مخدر

14- جایزه دادن بخود برای انجام خوب کارها

15- افزایش مهارتها

16- خواندن یا شنیدن کتابها و پادکستهای انگیزشی و مثبت

17- کمال گرا نبودن

18- مشورت با افراد معتمد، خیرخواه و آگاه

19- شنیدن موسیقی آرامبخش

20- طراحی هدف های خرد و تلاش برای تحققشان

21- دوری از محیط و افراد استرس زا

22- توکل و ایمان به خدا

23- مشکلات را از زاویه ناظر بیرونی بدون قضاوت دیدن

24- موفقیتهای کوچک خود را جشن گرفتن و خود را تشویق کردن

25- افزایش سطح مطالعات در زمینه های دارای استعداد و علاق

26- منحرف کردن فکر از موضوع استرس زا به موضوع مورد علاقه

27- رها کردن موضوع که باعث میشود داستان از جاییکه حتی نمی توانید، حدس بزنید حل شود.( کاملا آزموده شده)

این نکته قابل ذکر است که ریشه بسیاری از بیماریها ترس و اضطراب است، بیماریهای چون: مشکلات عصبی، بیماریهای قلبی، سرطانها،  مشکلات دستگاه گوارش ، کهیر و … و  از این رو  برای داشتن سلامت جسم و روح باید مقابله با استرس را جدی گرفت و در صورتیکه به هیچ عنوان نتوانیم از استرس رها شویم حتمن باید به روانشناس و مشاوران زبده مراجعه کنیم تا این مشکل را به صورت ریشه ای در ما مرتفع سازند.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *