فیلترهای ادراکیمان

به این جمله توجه کنید:

خانم x از همسرش جدا شده و به خانه مادرش رفته.

قبل از اینکه به ادامه یادداشت بروید، ببینید برداشت و نظرتان درباره جمله  بالا چیست؟

برداشتهای من های مختلفی که در شرایط گوناگون زیست کرده و بر آن اساس دارای باور، افکار و احساسات غالبی هستند را ببینیم:

من 1: طفلی، حتمن انقدر همسرش اذیتش کرده که دیگه نتونسته تحمل کنه .

( این من به احتمال قوی بیشتر شاهد اذیت و آزار مردان بوده و از این رو فورن به سراغ این گزینه رفته است.)

من 2: چقدر بی مسئولیت، تکلیف بچه هاش چی میشه؟

( این من احتمالن خودش و یا بچه های دیگر حاصل از طلاق را دیده که چه مشکلاتی متحمل  شده اند و یا خیلی به بچه ها اهمیت میدهد.)

من 3: حتمن همسرش خیانت کرده.

( این من شاهد خیانتهای مردان بوده و همواره به آنها بدبین است)

من 4 : با اون دک و پزش حتم دارم یکی دیگه زیر سر داشته که ول کرده رفته

( این من براساس ظاهر زن او را قضاوت کرده )

من 5: کاش وساطت کنیم برگرده سر خونه زندگیش

( این من نقش والد حمایتگر را دارد و دوست دارد صلح ایجاد کند.)

من 6: شاید از بی پولی جدا شده آخه یه بار میگفت …

( این من به دنبال دلیل منطقی است و به مشاهداتش استناد میکند.)

من 7: حتمن اونام مشکلات خودشونو داشتن، هیچ کس نمیتونه چیزی بگه، چون تو اون زندگی و به جای اون آدما نبوده.

( این من یک مشاهده گر صرف است و بهترین مواجهه را داشته است.)

 

و به این جمله توجه کنید:

مینا دختر همسایه تونسته تو المپیاد اول بشه.

 

من 1: آفرین ماشالله به همتش

( من خوش بین و مثبت اندیش)

من 2: اگه بابای منم نصف سرمایه و امکاناتی که برا اون فراهم بوده برام جور میکرد، المپیاد که چیزی نیست دانشمند جهانی میشدم.

( من حسود و بدبین)

من 3: واه واه پس بگو دیگه نمیشه از کنار مادر با افادش رد شد.

( من درگیر ظواهر و حواشی )

من 4: دختره فقط درس خونده از زندگی چیزیش حالیش نیست که

( من ناتوان و حسود)

من 5: ببین آیندش قراره چی بشه، خوش به حالش

( من با اعتماد به نفس کم)

من 6: الان المپیادام المپیاد نیست که سطحش در حد یه آزمون داخلیه

( من حسود )

من 7: شاید آدم داشتن جوابا رو بهشون رسوندن.

( من بدبین و حسود)

من 8: هر چی خوشبختی و اسم و رسمه مال پولداراست دیگه

( من افسرده و ناتوان)

من 9: آدم با تلاش کردن به هر چی بخواد میرسه

( من منطقی و عبرت گیرنده)

و …

مبینید برداشت ما از یک رخداد براساس فیلتر غالب فکری، باور و یا احساسییمان چقدر  متفاوت است.

گامی برای خودشناسی :

خوب است در مواجهه با هر رخدادی، با هوشمندی به اولین فکری که درباره آن رخداد به ذهنمان میرسد دقت کنیم و نوعش را مشخص کنیم و به اصطلاح مچ خودمان را بگیریم تا ببینیم:

آیا برداشتی منطقی است ؟

آیا برداشتی احساسی است ؟

و اگر احساسی است نوع احساسمان مثبت است یا منفی؟

آیا یک پیش داوری است؟

آیا برداشتمان متعالی و رشد دهنده است؟ ( برای خودمان و یا دیگران)

و …

باید حواسمان به فیلترهای مشاهداتیمان باشد، شاید خیلی از آنها را باید پاک کرد و فیلترهای بهتری جایگزین کرد، البته سخت است، ما براساس شرایط زندگیمان مدتهاست که این فیلترها را ساخته و به آنها خو گرفته ایم، تغییرشان دشوار است اما برای بهتر شدن شخصیتمان ضروری است.

شاید باید عینکمان را پاک و یا کلن عوضش کنیم.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *