شعر خواب

میتوانید شعر را  پایین بشنوید.

 

خواب

در خیال انگیزترین رویا

جایی بی حضور ناتوانیها

غرق دنیای پر از نوری

 

گاه در پی خاموشی مطلق

در مرداب سرد ناکامی

به دنبال روزنی از امید میگردی

 

گاه بی آنکه خود دانی

سر از ناکجا آباد در آری

گاه تمام افکار و احساست

احساس دیروز و فرداها

همینجا زیر نور یک ماه میبینی

 

گاه با دشمن، گاه با دوست

در حال پیکاری

گاه سر از خانه همسایه در آری

گاه میبنی عمق احساس یک بیگانه را حتی

 

گاه در تقلای کسی چیزی

ا ز قله ی کوهی

به سوی دره وحشت

دهان اژدها یا ماری

به چنگال ببری تیز دندان

یا اعماق آب بی پایان

سرازیری

 

گاه شادی در یک ضیافت

گاه پریشان حال و افگار

گاه در حال تناول از هر چه نعمت

گاه بیمار در حال احتزاری

 

گاه میان آشفتگیها

می رسد پیغام نوری

تا بگویی یا بجویی

یا کمی هشیارتر باشی

 

گاه رویا میشود یک حقیقت

تلخ و شیرین

از فردایی نا رسیده

 

گاه رویا دست در دست عزیزی میگذارد

که هلاک دیدنش هستی برای لحظه ای حتی

 

گاه اندیشه ای والا

میان تاریکی رویا

راه می جوید

سوی تاریک خانه قلبت

 

گاه آرزوهایت دانه دانه

می گیرند دستت را

و می روید تا آسمانها

 

گاه چون کلافی پر گره

رشته رویا می خورد در هم گره

 

وان دم

ا ز رویای شیرینت

یا کابوس جانکاهت

یا اندیشه ای والا

حقیقتی دور یا نزدیک

گاه حتی وقتی

گرم صحبت با خدا و فرشتگان هستی

زآن میان

با صدای زنگ بیدار باش یک گوشی

خواب از پشت پلکت میپرد ناگاه

و آن دم به یاد خواهی داشت تنها گاهکی چند

از آن خواب و رویا را

اما از صحبت خود با خدا را

کاش

تمامن یادت مانده باشد

نی نوا    8 آذر 1401

 

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

4 پاسخ

  1. زهرالی قربون صدای قشنگت برم من. آغلیبسن😭؟ نیه آغلیبسن؟ حیف صدای بهشتیت نیست؟ امیدوارم مثل من سرما خورده باشی و صدات واسه همین گرفته باشه. شعرو خوندم و مستم از این همه معناهای مختلف. دوباره دارم گوش میدم. شعرات عجیب بوی شعرای قیصر امین پور رو میدی. خیلی خوشم اومد. خیلی. قشه قیزیم🥰.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *