امروز طبق برنامه شنبهها در حال شکار وبسایت جدید دوستان بودم تا ناخوانده دق الباب کرده بروم سراغ خواندنشان که توفیق چندانی حاصل نشد.
برای یافتن دوستان رفتم سرِچشمه، منظورم مدرسه نویسندگی است که آدرس بچه ها را زدهاند روی دیوارش، البته اسم خودم نیست. 😕
روی هر سایتی کلیک کردم، دیدم صاحبخانه خیلی وقت است که خانه را به امان خدا ول کرده و روی مطالب گرد و خاک نشسته است.
خواستم بخوانمشان که سرفهام گرفت.
بدون اینکه در را باز بگذارم زدم بیرون.
برخی از خانهها را هم تا زنگشان را میزدم آقای مستطیل ناراحتِ یک چشم شبیه یوسوجی دروازهبان فوتبالیستها با این پیام از پشت در جواب میداد:
This site can’t be reached
خلاصه وب گردی امروز بیشتر پشت در بودم یا در حال سرفه اما خدا را شکر دست خالی بر نگشتم و با این دو دوست نویسنده آشنا شدم:
ایشان در کنار کارمندی به دیجیتال مارکتینگ می پردازند و علایقشان سئو و بازاریابی محتوایی است و دوست دارند هر آنچه میآموزند را با دیگران به اشتراک بگذارند.
قلمشان، قلم مقاله نویسی است آن هم شسته رفته و رسا و گیرا، آنچه که وب فارسی به شدت نیازمندش است.
در نیم نگاهی به مطالب سایت موضوعاتی در ارتباط با محتوا، نویسندگی و توسعه فردی به چشمم خورد.
این مطالب ارزنده را از ایشان خواندم :
۱. روشهای کسب درآمد با نوشتن
۲.چطور وقت کافی برای نوشتن پیدا کنیم
۳.تصمیم گیری
♦♦♦
روی مطلبی که در مدرسه نویسندگی به نامشان بود کلیک کردم و وارد صفحهای شدم که نوشته بود:
چیزی در اینجا پیدا نشد.
درباره من شان را که خواندم دریافتم که تمام مطالب قبلی را در یک حرکت انتحاری اما جسورانه پاک کردهاند و از نو با قلم نافذ و جذابشان در حال نوشتن هستند.
ایشان نویسندهای هستند سرشار از احساس.
تاریخ پیاپی نوشتهها خیلی کیفورم کرد که ایشان هم مثل من هر روز مینویسند و خود را متعهد به این کار کردهاند.
یکسالِ تمام وبلاگ نویسی منظم روزانه.
خلاقیت چیزی است که در نوشته هایشان موج میزند.
قلم روان و زیبا با حرفهای خودمانی برآمده از دل حس صمیمت خاصی در مخاطبی چون من ایجاد کرد.
آشنایی با چنین دوستانِ خلاقِ اهلِ قلم و دل واقعن باعث خوشحالیم میشود.
با این سه مطلب زیبا از خود پذیرایی کردم :
۱. گفتگوهای بشرزا
۲. آزادی آزادی میآورد.
۳. یک یادداشت آشفته پیش از برگزاری وبینار
با آرزوی موفقیت برای این دوستان نویسنده
2 پاسخ
زهرای نازنین و ارزشمندم چه مطلبی…
چقدر خلاقانه و چه ایدهای برای ترغیب یک نویسندهی دیوانه یا نیمه دیوانه به وبلاگنویسی روزانه
از این که اسمم رو اینجا دیدم بینهایت کیفور شدم
و الآن با همهی وجودم بغلتون کردم
دیدید؟
ممنونتونم🥰💛
به به پگاه عزیز
خیلی خوش اومدین
از اینکه این مطلب باعث خوشحالیتون شد من که خودم کیف کردم.
به به به این ذوق قشنیگ که لای کلمه ها میپیچی و با مهربونی هدیه میدی
بله کاملن حسش کردم
زنده باشی عزیزم
من تو سیستم مینویسم ایموجی هیچی امکانات ندارم یه خوشحال آرامه 🙂 یه ناراحت ساده 🙁
اما قلب قرمز و گل برای شما