تکنیک هواپونوپونو
احتمالن دربارهاش شنیده و یا خوندهاید.
خیلی وقت پیش یک بار اسمش را دیده بودم.
کل داستان این تکنیک را همین اولش برایتان میگویم.
تکنیکی برای پاکسازی احساسات و افکار منفی و رسیدن به آرامش و درک بیشتر و بهتر شهود.
جالب آنکه تنها کار، بیانِ با احساس این چهار مانترا یا ذکر است:
۱. متاسفم
۲. لطفن منو ببخش
۳. سپاسگزارم
۴. دوست دارم
مانترای اول در واقع اقرار و پذیرش مسئولیت کارهاست.
نکته جالب توجه اینکه حتی اگر در گوشهای از دنیا یک اتفاق بد بیفتد ما نباید خود را از آن جدا بدانیم و حتی برای آن هم باید ابراز تاسف داشته باشیم، حتمن می پرسید چرا؟
چون همه ما به هم وصل هستیم، همه ما تکههایی از کل بزرگ به نام خدا هستیم و در واقع اعمال تک تک ما روی همه جهان و دیگران تاثیر دارد، تاثیر خوب یا بد.
مرحله دوم وارد شدن از مرحله تأسف به مرحله اقدام یعنی طلب بخشش کردن است و این در واقع خطاب به خدا و یا خود برتر درونمان میتواند باشد.
مرحله سوم یک پله بالا رفتن از مرحله اقدام و طلب بخشش است و حس بهتری تجربه میشود، می توان به آن نوعی خیال جمعی هم گفت که همه چیز خوب است چون شکرگزاری هم نتیجه و هم عامل حس خوب داشتن است.
مرحله چهارم مرحله عشق و دوست داشتن است که حسی زیبا و والاتر از بخش قبل در خود دارد و اینجا دیگر همه چیز زیباست و هیچ محدودیت و غیر ممکنی وجود ندارد.
این تکنیک برای گذر از ناکامیهای زندگی که در ما حس منفی ایجاد کرده یا هر کاری که امروز خود را برای آن مذمت میکنیم و یا اموری که مکافات و کارمایشان دامنمان را می تواند بگیرد، موثر و عملی است.
در واقع مثل بستن پرونده امور معوقهای است که قبلتر از کوین ترودو برایتان گفته بودم.
و اینجا منظور پرونده خاطرات تلخ، افکار بد و یا رفتارهای نادرستی است که نتایج درونی و بیرونی منفی برایمان دارند.
یاد این گفته پروفسور بی جی فاگ افتادم:
من با داشتن احساس خوب به بهترین نحو ممکن تغییر میکنم نه با داشتن احساس بد.
در نگاه کلی داستان از یک آگاهی و احساس بد شروع و به یک حس ناب ختم میشود، همان چیزی که برای زندگی آرام و زیبا به آن نیاز داریم.
این تکنیک درمانگران هاوایی، توسط دکتر ایهلکالا هیو لِن شاگرد خانم مورنا نالاماکو سیموئنا که اولین درمانگر هاوایی بود که این روش را مدرن سازی کرد، بدست آمده و برای نخستین بار با انتشار آن توسط جو ویتالی شهرت جهانی پیدا کرد.
جو ویتالی که موفقیتهای خود را مرهون همین روش میداند درکتاب محدودیت صفر از آن سخن گفته.
ویتالی بر این عقیده است که موفقیت صرفن تلاش، پشتکار و تجسم مثبت نیست و با این روش و قوی کردن شهود درونی میتوان راه صد ساله را در یک روز نیز طی کرد.
در حال خواندن کتاب محدویت صفر هستم اگر نکته جدیدی یافتم، حتمن به این یادداشت اضافه میکنم.
یک تمرین برای خودم و شما:
۱.تهیه لیستی از ناکامیها، رفتار نا درست با دیگران، افرادی که آزارمان دادهاند، افرادی که آزارشان دادهایم و …
۲. برای همه لیست بالا با 4 مانترا پاکسازی انجام دهیم و ببینیم حسمان قبل و بعد چگونه است؟
آخرین دیدگاهها