رانندگی در جاده زندگی
زندگی درست مثل رانندگی است؛
فرمانی به دست و جادهای از روزگار جلوی پایت.
جاده پیشرو پر از همسفران و اتفاقات غیرقابل پیشبینی است.
در این جاده، هر کس به سوی هدفی در حال پیشروی است.
مشکلات کوچکی با نام سرعت گیر و چاله و یا مشکلات فنی که خودت و یا ماشین را درگیر کند پیش میآید که باعث میشوند سرعتت را کم کنی یا حتی توقف کنی.
گاهی جاده را اشتباهی میروی و مجبوری دور بزنی یا مسیر دیگری را انتخاب کنی.
گاهی کسی بیهوا جلویت میپیچد و برای ممانعت از تصادف باید ترمز کنی.
گاهی کسی از تو راه میخواهد و باید کنار بکشی.
هوای عابران پیاده مسیر را باید داشته باشی و به هنگام نیاز جلوی پایشان توقف کنی.
گاه همزمانی تصمیم همسفری یا مواجهه متقابل دو هدف مخالف، به خودت و ماشینت آسیب میزند و تو برای مدتی از جاده زندگی دور میشوی تا خود را دوباره بازیابی و از نو سفر را در پیش بگیری.
اما با وجود همه این مشکلات، تو عقب نمیکشی، سوئیچ ماشین را آویزان نمیکنی و بگویی، نمیخواهم خداحافظ، من دیگر از فردا رانندگی نمیکنم.
تو همچنان ادامه میدهی.
لذت رانندگی همچنان در وجودت موج میزند.
اما میشود با در نظر گرفتن مواردی، رانندگی بهتر و خیال جمعتری داشت:
۱. اینکه صبور باشی
۲. قوانین را بدانی و بهشان متعهد باشی
۳. به خودت فرصت لذت از جاده را بدهی
۴. گاهی ماشین را خاموش کنی و استراحت کنی
۵. همسفری که به سرعت و یا به کندی در حال
عبور از کنارت است را دوست بداری
۶. نشانی هدفت را بدانی و بهترین مسیر را برای رسیدن انتخاب کنی
۷. شوق حرکت و توقف را همزمان در خود زنده نگهداری
۳ مهر هزار و چهارصد و دو
✍️ نینوا
2 پاسخ
گزینهی هشتمو من بگم؟ اینکه نترسی.
آفرین
عالی بود