دیداری کوتاه با بی‌نظیر بوتو

سلام بانو
مطمئنم که نیاز به مترجم ندارید و خیلی بهتر از خودم حرفهایم را متوجه می‌شوید.
البته اغلب پاکستانیها، فارسی می‌دانند.

دروغ چرا، من شما را به خاطر خودم‌ می‌شناسم نه به خاطر کارهایتان!
آنهم دلیل دارد، از کودکی هر کس مرا می‌دید می‌گفت انگار بی‌نظیربوتوعه.
و من خیلی دلم می‌خواست این بی‌نظیر که شما باشید را ببینم.
تصویرتان را دیدم و البته از شما که در من برای آشنایان حلول کرده بودید، خوشم آمد.
مدتی مدل شما شال سفید روی سرم می‌انداختم
تا زحمتی که آشنایان برای پیدا کردن شباهتمان متقبل می‌شدند را کم کنم.
بعد برنامه‌ای از سیاست پاکستان دیدم که درباره شما حرف می‌زدند.

شما اولین بانوی مسلمان بودید که نخست وزیر شدید و با اصالت یک زن پاکستانی پا به میدان سیاست گذاشتید.

البته به خاطر اتهامات مالی، راست و دروغش پای اتهام زنندگان و خورندگان، از قدرت کنار کشیدید اما خب فرد برجسته و زن جسوری بودید.
خلاصه بزرگ شدم و دیگر خیلی نگفتند بی نظیری.

اتفاق جدیدی در حال رخ‌دادن بود، شباهت من به شما کم‌کم از بین رفته بود و جای آنرا شباهت به بانوی هنرمند ایرانی، خانم فاطمه معتمدآریا گرفته بود و حالا با دیدن من باید خانم بازیگر در دیده فامیل و آشنا زنده می‌شد، خصوصن عموی بزرگوارم.

لازم به ذکر است که عموی عزیزم در پیدا کردن شباهت ظاهری و کلامی ید بیضا که البته آن مال حضرت موسی بود، طولایی داشتند و دارند و شباهتم به شما و بعد هم بانو آریا ابداع ایشان شد.

باری مدتی گذشته و به نظرم عمویم همچنان دنبال شخصیت برجسته یا آشنایی هستند که من را به او بشباهانند یا او را به من.

امیدوارم روزی بگویند زهرا چقدر صدایت شبیه خانمی به نام نی‌نواست که اهل خواندن، نوشتن است.
بعد من بگویم شوخی می‌کنید؟
که البته عمرن من این حرف را بزنم، ما از آن خانواده‌ها نیستیم که بزرگتر دست بیندازیم، کوچکترها را شاید برای آموختن یک درس، اما ارادتمان به بزرگترها خالص است.
این را از آن‌رو گفتم که عمویم، فعلن شخصیت نوظهور نی‌نوای من را نمی‌شناسند.

اما بانو بوتو، ارادتمند جسارت شما بانوی مقتدر هستم و خوشحالم چند صباحی چهره من، شما را در خاطر آشنایان زنده کرد.
احتمالن اگر این تشابه نبود شما هم در زمره ناشناسان برجسته‌ای بودید که توفیق دیدارشان برایم فراهم نشده.

امیدوارم در آنسوی آسمانها کنار رود، درخت یا ویلای شخصی‌تان هر جا که هستید خوش و خرم باشید.
راستی هنوز هم آن شال سفید را دارید؟

به امید دیدار
نی‌نوا

۲۱ آبان هزار و چهار صد و دو
✍️ نی‌نوا