کاریکلماتور
▫️زمستان هر چه بهار رشته بود، پنبه کرد.
▪️آنقدر خندید که چشمها عاقبت خود را خیس کردند.
▫️در تابستانها صفرای خورشید بالا میزند و در زمستان سودایش.
▪️کارت سبز ورود به آن دنیا دست عزرائیل است.
▫️پرنده آنقدر به میلههای قفسش چشم دوخت که همه را گور خر میدید.
▪️زمستان بیبرف، مثل دهان بیدندان است.
۱۷ دی هزار و چهارصد و دو
✍️ نینوا
آخرین دیدگاهها