سوال من کیستم، سوالی است با بینهایت جواب.
منظور از من عمومن هویتی است که براساس پندار، کردار و گفتار به صورت کنش یا واکنش هر روزه در حال ساخته شدن است.
به اندازه همه ما انسانها این سوال دارای جوابهای متنوعی است و علاوه بر آن همه ما منهای متغیر در گذر زمان نیز هستیم.
اما در حالت کلی صرف نظر از پاسخهای اختصاصی گوناگون، می توان به مقیاسی جهت بررسی رشد این من پرداخت.
مثلن:
منِ امروز با منِ دیروز یک شب تا صبح، یک خواب و بیدار، تجربه ۲۴ ساعت زندگی درونی و بیرونی مختلف فرق دارد.
منِ امروز اگر از ۲۴ ساعت زندگی پیشرویش، درس جدید یا مرور بهتری از دروس قبلی نداشته باشد و زندگی امروزش نسخه کپی شده دیروز باشد، یک روز پر از درس را از کف داده و از منِ دیروزش عقبتر مانده است یعنی:
منِ امروز < منِ دیروز.
اما اگر من امروز از فرصت جاری حتی یک درس جدید یاد گرفته و یا از مرور دروس قبلی به یک نتیجه عملی ارتقا دهندهای و لو در قد و قواره هایی کوچک رسیده باشد، از منِ دیروز رشد یافته تر است و نتیجه میشود:
منِ امروز > منِ دیروز.
آگاهی از وضعیت منِ هر روزه، در مرور جزئیات زندگی زیست شده است و بررسی فکر، رفتار و گفتار، در مواجهه با رخداد و شرایط گوناگون و بدور از قضاوتِ جانب دارانه.
به هر میزان کنش و واکنش هایمان بهتر و سنجیده تر باشد، ارزش منِ امروز از منِ دیروز بیشتر شده است.
هر لحظه از زندگی درس است و ما چه بخواهیم چه نخواهیم سر کلاس درس هستیم اما نکته این است که آیا حواسمان به درس هست یا فقط در حال وقت گذرانی هستیم؟
برای شاگرد ممتاز شدن باید با این پیش زمینه ذهنی در هر لحظه از کلاس حاضر باشیم که آیا درس جدیدی در حال تدریس است یا درسی در حال تکرار و با تمام وجود آنرا دریابیم و به کار بندیم.
5 پاسخ
این نوشتهی شما وادارم کرد چیزی بنویسم. ممنونم از شما.
اما اگر فکر میکنید من را میشناسید مهمان من شوید
چقدر خوب
زنده باشید
با افتخار جناب طاهری بزرگوار
حتی در تجربه تکرار هم من امروز میتونه درس بگیره کافی نگاهش نقادانه و تحلیلگرانه باشه و مهمتر این که من رو فراموش کنه.
میدونی وقتی مرتب من رو به کار میبریم دچار غرور میشیم و درسی که دیروز گرفتم این بود که هربار که از ذهنمون گذشت که من این کار رو انجام دادم و من بهتر بودم به این فکر کنیم که مگه من کیم؟
درسته لیلون
همون اگه من امروز تفکرش نقادانه باشه درس می گیره رشد میکنه.
بحث “من” خیلی وسیعه، برای همین همون اول مطلب من عمومی رو مد نظر قرار دادم من زهرا با همه کم و کاستی و تواناییم
من که مصداقش همون انسانه.
من و منیت منظورم نیست. انسانی با لباس من زهرا چقدر هر روز در حال رشد کردنه.
و تحسینت میکنم برای این دیدگاه
هر جا که من بودم و منیت قافیه رو باختم.
شعر امیلی دیکنسون در این باره عالیه و بهش فکر میکنم.
من هیچ کس نیستم تو کی هستی؟
بنا به دیدگاهت لیلون جان و همینطور جناب طاهری، دیدم عنوان یادداشت با اشاره مستقیم روی من کیستم، مخاطب رو از اون فحوای مطلبم که درباره رشد هر روزه است دور میکنه و خود من با تعابیر معنوی مختلف رو در ذهن برجسته میکنه. برای همین عنوان رو به من در گذر زمان تغییر دادم.
ممنونم برای دیدگاههای ارزشمندتون.