این یادداشت، الهام گرفته از مطلبی در کتاب راز بزرگ عالم است؛ کتابی که با بیمعطلی به دوستانم پیشنهاد و پیشکش میکنم تا اگر وقتش رسیده باشد توفیق خواندن یابند که به این باور رسیدهام که باید زمانش رسیده باشد تا راه به آگاهی و تامل بیشتر باز شود، با کتابی، پیامی…
گوستاو یونگ:
یک انسان کامل انسانی است که از هر دو وجه زنانگی و مردانگی روحش بهره میبرد.
زن و مردهای روحمان:
زن و جزئیات
مرد و کلیات
زن و لطافت
مرد و قاطعیت
زن و متانت
مرد و ایستادگی
زن و صبر
مرد و مردانگی
زن و احساس
مرد و حسابگری
زن و زیبایی
مرد و قدرت
و …
بدیهی است که این خط کشیها لزومن انحصاری نیست و منظور کلیت و عمومیت بُعد زنانه و مردانه روح است.
با بهرهمندی هوشمندانه از تمام این ویژگیهاست که به انسان کامل نزدیک میشویم، فارغ از هر جنسیت ظاهری که داریم.
مثلن در مواجهه با رویدادهایی که به شدت احساستمان را برانگیخته، نیاز به اقدام و قاطعیت برای از سرگیری مسیری موثر در جهت اهدافمان داریم.
گویی بُعد زنانهمان طغیان کرده و برای تعدیلش نیاز به قاطعیت و منطق گرایی ذهنی مردانه داریم.
یا گاه آنقدر غرق در حسابگری های منطقی ذهن میشویم که از زیبا شناختی روحی و احساسی زنانهمان غافل میمانیم و کیفیت زندگی را از دست میدهیم که باید به احساس و بُعد زنانهمان رجوع کنیم.
من و تو فارغ از هر جنسیتی برای فائق آمدن بر موانع تعالی، باید از پتانسیل دو قطب زن و مرد روحی خود بهترین بهرهبرداری را داشته باشیم.
گاه سرسختی مردانه لازم است و گاه لطافتی زنانه تا در مسیر تعالی همچنان به جلو گام برداریم.
2 پاسخ
دیروز آخرین پادکست مجتبا شکوری رو گوش دادم. درباره نیاز متعادل جامعه به حضور مرد و زن در کنار هم بود. دقیقن مثل نوشتهات انسان رو به تعادل دعوت میکرد. 👌🏻👌🏻👌🏻
صحبتهای آقای شکوری آرامبخش و پر از تامله