دمپایی به کفش گفت!

دمپایی به کفش گفت!

+ تو هیچ وقت گرمت نمی‌شه؟

– چرا. تو چی؟ هیچ وقت سردت نمی‌شه؟

+ با این لباسی که پوشیدم چرا. اما اغلب منو جای گرم می‌پوشن چون تو سرما بمونم، می‌پُکَم.
راستی آرزوت چیه؟

-اینکه با جوراب نو و پای تمیز بپوشَنَمو و زیادم خستم نکنن.
تو چی، آرزویی داری؟

+ آره، یه بار برم مهمونی.
خب حالا تو بگو چی ناراحتت می‌کنه؟

– بوی گند پاهای نَشُسته و مالیدنم به تُ فِ مردم و چیزای کثیف؛ این‌جور وقتا تا یه مدت همش حمله‌ی پانیک بهم دست میده.
تو چی؟

+ خیس شدنم، بدتر از اون با پای خیس رفتن تو شکمم که بدجور چندشم می‌شه، تا چند روز همش می‌خوام بالا بیارم.
تازه، این به کنار، ملتِ همیشه ‌خندان، صدای لق‌لقِ پای خودشونو می‌ندازن گردن من و کلی باهاش می‌خندن.

– ولی خب خودمونیم خیلی ول و راحتیا.

+ گفتم که صدای پای خود ملته.

– نه این لباس راحتیتو می‌گم.

+ خب اسمم رومه دیگه، راحتی و دمپایی.

– رفیق، شاید به خاطر همین راحتیت باشه که دم دست نه ببخشید این همه دمِ پایی.

+منظور؟

– ببین معمولا ملت وقتی کارشون با تو تموم می‌شه، پرتت می‌کنن یا پخش و پلا میندازنت میرن، اما من واسه خودم ارج و قُربی دارم، کم پیش میاد پخش و پلا ولم کنن، تازه هر از گاهی به بَرو و رومم می‌رسن و سعی می‌کنن از چشم نیفتم.
اما تو …
نمی‌خوام اینو بگم اما وقتی خیلی راحت باشی، تهش میشه همین.
دیدی تا حالا کسی تو حموم یا دستشویی کفش بپوشه وجداناا؟
به نظرت چرا دمپایی می‌پوشن؟

+ چون راحته، از طرفی هم رازداره، اما کفش این‌طوری نیست.

– پس تو هم موافقی که ما اسرار و گندامونو با اونایی که باهاشون راحتیم در میون میذاریم که البته میشه گفت هم خوبه و هم بد، حالا اینو بی‌خیال.
هیچ‌وقت شده بری یه مهمونی مجلل؟

+ نه. گفتم که آرزومه.

– اما خب من اغلب همش مهمونییَم.
کفش از بس سر سنگینِ، احترامش می‌کنن.
تو اگه همش رکابی تنت نباشه و این همه جِلف و سَبک نباشی همه جرأت سواری گرفتنت ازت پیدا نمی‌کنن.

+ من هر جایی نیستم، اما موافقم، ملت از نیت دمپاییشون که خبر ندارن.😕

– اما خاطرتو می‌خوام، دمپایی‌جان.

+ واقعا؟

– آره خوشگلی، تو دل برویی، راحتی، تو دلت هیچی نیست.
اگه اون یکی لنگم نبود شاید درباره آینده‌مون می‌شد حرف بزنیم.

+ حرف زدن چه فایده داره؟
مسخرمون می‌کنن.
هیچ‌کس با یه لنگه کفش و دمپایی جایی نمیره!
از قدیم گفتن کبوتر با کبوتر
کند باز با باز پرواز.
اینجوری لنگه به لنگه می‌شیم و تازه ملت تکلیفشونو نمی‌دونن.
بهتره تو با لنگه کفش خودت خوش باشی منم با لنگه دمپایی خودم.
خداحافظ، دم ِ در شاید ببینمت.

نی نوا

۸ اسفند/۳

طنز

@neynava_nevesht

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *