می دانید شجاعت و بی پروایی دو کلمه کاملن متفاوت هستند؟

بی پروایی یعنی نترسیدن ولی شجاعت یعنی در عین ترسیدن جسارت به خرج دادن

یک بچه کوچک که از خطر چیزی نمی داند، بی پرواست

یک فرمانده با وجود آگاهی از خطر و حتی ترس، شجاعانه رفتار میکند.

و چه کلمه فاخر و گرانسنگی است این شجاعت

همین شجاعت گونه های مختلفی دارد:

مثلن شجاعت در بیان یک حق، با وجود اینکه میدانی گفتن این حق جانت را به مخاطره می اندازد.

شجاعت در مقابله با یک دشمن،میدانی که دشمن با ابزار و تمهیدات جنگی به مقابله ات خواهد آمد، اما با وجود  ترس، سعی میکنی قدم به میدان جنگ بگذاری و جانت را برای هدفت فدا کنی

شجاعت حرکت در خلاف جریان جاری:

وقتی به ایمان و باوری رسیدی که دیگران با آن مخالفند و با وجود تمایز غریبانه به راهت ادامه دادی این یعنی شجاعت.

شجاعت یعنی به گونه ای دیگر فکر کردن

شجاعت یعنی خودت باشی با همه کم و کاستیهایی که داری

شجاعت یعنی عبور از دایره ترسهای ساختگی ذهنت

وقتی به خاطر یک آرمان و یا باور خطر کردی و مرگ را به جان خریدی این یعنی شجاعت

درست مثل آن دو خلبان جنگنده در رزم آزمایش که مجبور شدند برای اینکه موشک به ساختمانهای مسکونی اصابت نکند، هواپیما را به مسیر دیگر هدایت  و جان خود را فدا کنند.

شجاعت یعنی پذیرفتن خطا و پذیرفتن عواقبش

شجاعت یعنی گردن نهادن به تاوان خطایی که مرتکب شده ای

شجاعت یعنی از تاریکی بترسی، اما سعی کنی در مکانهای تاریک قرار بگیری تا بر ترست غلبه کنی

شجاعت یعنی ایستادگی در مقابل ظلمی که ترس به جانت افکنده.

شجاعت یعنی حفظ عزت با وجود سختیهایش

شجاعت یعنی برای نجات کسی اقدام کردن در حالیکه میدانی احتمال آسیب به خودت هست

شجاعت یعنی به خاطر حق و حقیقت، چشم از منافع خود ببندی در حالیکه میترسی آن منافع برای همیشه از دسترست خارج شود.

شجاعت یعنی بلرزی و ضربان قلبت برود روی 200 اما پا پس نکشی.

شجاعت یعنی اقدام …

حتی اگر این اقدام کوچک باشد، مثل عبور از ترس از تاریکی

…