توقع کاذب

همکاری داشتیم که دوست داشت در حق سایر همکاران هر چند کم، لطف و محبتی داشته باشد.

روزی به یکی از همکاران که برای کارش به دنبال چند سررسید بود گفت: فلانی شنبه برایت چند سررسید میاورم.

همکار در به در دنبال سر رسید هم خیلی خوشحال شد.

شنبه فرا رسید، همکار منتظر سررسیدها، سر رسید و سراغ گرفت:

+ سلام خانم فلانی، سر رسیدها رو آوردی؟

– نه فراموش کردم، فردا پس فردا برات میارم.

گذشت و از قضای روزگار پشت سر هم برای این همکارمان مشغله فکری و کاری پیش آمد و مدام یادش رفت که قال این سر رسیدها را بِکَنَد.

چند روز بعد…

+ سلام خانم فلانی چه خبر؟بالاخره سر رسیدامو آوردی؟!

– هوووف، گفتم میارم دیگه چقدر هرروز هر روز پاپی میشی آخه. انقدر سرم شلوغ بوده که اسم خودمم یادم رفته.

+ خب چرا بیخودی قول میدی اصلن. آقا نخواستیم سر رسیدامون باشه واسه خودت!

– واااااا. خوبه حالا خودم پیشنهاد دادما.

+ همون دیگه خودت گفتی خودتم بدقولی کردی، کاش اصلن نمی گفتی.

– نگاه هاج و واج

◊◊◊

یک همکار دیگر داشتیم که کارش قول دادن با لبخند بود، حس میکرد اینطوری می تواند محبوبیت بیشتری جلب کند.

حتمن برات جور می کنم.(البته فکرتان جای بد نرود، منظور کار همکارمان بود)

فردا اول وقت به کارت رسیدگی می‌کنم.

پیگیر می‌شم.

حتمن زنگ میزنم خبرشو میدم.

خودم حلش می‌کنم و …

خلاصه که آنقدر قول داده بود و عمل نکرده بود که دیگر اعتباری برایش نمانده بود و همه به اسم می‌گفتند فلانی بدقول.

تا وقتی که حرفی نزده و قولی نداده‌ایم سکان دست ماست، اما وقتی  قراری گذاشتیم و حرفی زدیم دیگر باید هر طور شده عملیش کنیم، چون انتظار و توقعی ایجاد کرده‌ایم که محقق نکردنش باعث ایجاد حس بدبینی در فرد می‌شود و مصداق ضرب‌المثل ثواب منتهی به کباب می شویم.

اما بگذارید نمونه مثبتی هم از بدقولی بگویم:
یکی از مامورین اداره برق منطقمان هست که هر وقت برقمان قطع می‌شود و می‌پرسیم کی مشکل حل می‌شود همیشه زمان بیشتر از واقع اعلام می‌کند و ما وقتی برقها زودتر از زمان اعلامی او وصل می‌شوند، خوشحال می‌شویم.
چرا؟
چون انتظارمان زودتر از موعد محقق شده.

در سال جدید بهتر است کمتر به دیگران قول دهیم و با انجام عمل غافلگیرشان کنیم.

در حقیقت به جای اینکه انتظاری ایجاد کنیم که  عدول از آن به هر علتی باعث کدورت و ساقط شدن اعتبارمان شود، خاطره ای شیرین و به یاد ماندنی بسازیم.
و صد البته درباره خودمان هم بهتر است همین رفتار را داشته باشیم و وارد میدان عمل شویم تا حرف و بدین وسیله عزت نفس خود را کم نکنیم.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

4 پاسخ

  1. بدقولی خیلی بده منم گاهی بدقول میشم مخصوصا وقتایی که خودم به یه نفر میگم میام میبینمت انقدر سر خودم رو شلوغ میکنم که نمیشه

    1. آره لیلون
      نکته همینه که نگیم و یه راست بریم سراغ اجراش
      گفتن و قول دادن کار رو خراب میکنه
      میخواییم طرف رو دلشاد کنیم، همه چی بهم میخوره و خودمونو اون غمباد میگیریم.

  2. به نکته‌ی خوبی اشاره کردی.
    مشکل اینجاست که ما تصور میکنیم قول دادن به دیگران باعث محبوبیت‌مون میشه و صرفاً برای به دست آوردن تائید دیگران شروع به قول دادن میکنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *