در حال خواندن کتاب چیرگی هستم، اثر رابرت گرین.
کتاب فوق العاده ای که از خواندنش لذت میبرم.
خوانش کتاب کند پیش میرود چون سعی میکنم با تأمل بیشتر همراه باشد.
رسیدم به این قسمت:
از طریق کارهایتان در اجتماع حرف بزنید.
در این بخش، از موفقیت و ناکامی دو پزشک برجسته تاریخ صحبت شده است:
زِمِلوایس و هاروی.
زِمِلوایس کسی بود که علت مرگ و میر بی سابقه زنان بر اثر تب زایمان را کشف کرد.
او دریافت که ضد عفونی کردن میتواند جلوی این فاجعه را بگیرد.
او سر سختانه روی یافته خود پافشاری کرد و پزشکانی که بدون ضد عفونی کردن اقدام به زایمان میکردند را قاتل خواند.
او با مدیر بیمارستان و همکاران خود به شدت بر سر کشف جدید خود در جنگ و نزاع بود.
زملوایس برای اثبات یافته خود اقدام به نوشتن یک کتاب ۶۰۰ صفحهای که بیشتر به توهین به پزشکان و همکاران خود اختصاص داشت پرداخت.
با وجود اینکه او دلایل و مستندات خود را نیز در کتاب گردآوری کرده بود اما لحن زننده کتاب از سویی و عدم انسجام مطالب باعث شد افراد زیادی رغبت خواندنش را نداشته باشند و در نهایت زملوایس با کشمکشهای فراوان از بیمارستان اخراج شدو پس از مدتی در انزوا از دنیا رفت.
در مقابل این فرد، هاروی قرار دارد که برای اولین بار ساز و کار گردش خون را کشف کرد.
او دریافت که چگونه قلب عمل پمپاژ خون را انجام میدهد و جریان خون در بدن در حال گردش است.
هاروی می دانست که یافته جدید او مورد پذیرش سایر پزشکان قرار نخواهد گرفت لذا بیگدار به آب نزد و بدون اشاره به یافته جدید بی هیچ سر و صدایی به مطالعه دقیق و تحقیقات بیشتر برای یافتن مستندات قابل ارائه پرداخت.
او پزشک معتمد پادشاه انگلیس جیمز اول بود و از این موقعیت برای بیان کشف جدید خود بهره برد.
هاروی بعد از مدتی کتابی نوشت که به سادگی یافته خود را در آن شرح می داد .
او کتاب را به جیمز اول تقدیم کرد و در ابتدای آن با استعاره از پادشاه به عنوان قلب یک کشور با بیانی ساده بدن و خون و قلب را بدینگونه در کنار هم به خواننده شرح داد.
با وجودیکه این کتاب نیز مخالفت جمعی از پزشکان سالخورده را که نمیتوانستد اصول قدیمی را کنار بگذارند روبرو شد اما هاروی برای مخالفان نظریهاش، نامهای محترمانه نوشت و در آن دقیقتر به بیان جزئیات یافته خود پرداخت.
تفاوت عملکرد این دو پزشک موضوع مورد بحث کتاب بود.
هاروی با توجه به هوش اجتماعی، رویه درست و قابل پذیرشی در پیش گرفت و در نتیجه به نتایج درخشانی رسید.
اما زملوایس بدون توجه به فضای حامعه، تنها به بیان حقیقتی که یافته بود پرداخت و در نتیجه مورد بی مهری و بی توجهی قرار گرفت.
نویسنده کتاب، آقای گرین به این موضوع اشاره دارد که کار شما معرف شماست.
از بحث و جدل با مخالفان دست بردارید و به جای آن با جدیت به کارتان ادامه دهید و سطح مهارت خود را بالا ببرید.
اما یک نکته نقد گرایانه:
به نظرم مقایسه این دو پزشک چندان درست و به جا نباشد.
چون زملوایس شاهد مرگ و میر انسانهایی بود که کشف او میتوانست جانشان را نجات دهد اما پزشکان بیاعتنا به این موضوع باعث خشم او شدند.
در حالی که یافته هاروی جنبه مرگ و زندگی نداشت و صرفن نظریه جدید برای یک ساز و کار بود.
اما در نهایت ذکر این نکته مهم است که در بیان یک حقیقت باید شرایط اجتماعی حاکم در نظر گرفته شود، چون غالبن انسانها علاقهای به تغییر نگرش و باورهای قبلی خود ندارند و تا حد امکان با آن مخالفت میکنند.
2 پاسخ
جالب بود. به نظر من هم باید در سکوت و ارامش و با جدیت کارمون رو انجام بدیم و از بحث و جدل بپرهیزیم.
دقیقن لیلون جان