چه کسی فکر میکرد روزی چنین اتفاقی بیفتد!
تو هی بنویسی و بنویسی بدون اینکه ورق کم بیاوری و دغدغهات تأمین قلم و کاغذ باشد.
تازه این همه نوشتنها مساوی نباشد با تلی از کاغذهای مچاله شده توی سطل زباله و یا دفترهایی که ردیف به ردیف کنار هم به صف منتظر رسیدن نوبت مرگشان هستند.
از سویی کاربری چکنویس ابداعی، فقط محدود به نوشتن نباشد و هر چیزی که در لحظه برایت ارزشمند باشد را بدون اینکه سنگینیش را حس کنی یا به فکر کشویی، جایی برای نگهداریش باشی، بچپانی تویش و آب از آب تکان نخورد.
آرزویی که در گذشته حتی فکر کردن به آن مساوی جنون می توانست تلقی شود.
و امروز صفحات ورد، برنامههای یادداشت نویسی گوشی و انواع ابزارهای کاربری و از همه مهربانتر saved message تلگراممان این آرزو را برآورده کردهاند و همگی چکنویسهای بیپایانی هستند پر از مطالب خیلی مهم یا کاملن بیارزش که در صلح و صفا در کنار هم زندگی میکنند و برای بدست آوردنشان نیاز به ورق زدن و گشتن در انبوهی از تلمباری نیست و تنها با یک جستجو و کلیک کارمان راه میافتد.
اما از سویی همین saved message یکی از مظلومترین چکنویسهاست که اغلب مطالب مهم را با این فکر که بعدن نگاهی بهشان میندازیم، می چپانیم تویش و محض رضای خدا در 99 درصد موارد اصلن به آن مطالب نیم نگاهی هم نمیاندازیم.
طفل معصوم شبیه یک انباری بی در و پیکری است از حرفهای خیلی خوب، یادداشتهای موقت، صوت و تصویرهای موضوعی و هر چیزی که در دم جایی برای نگهداشتنش نداشتیم و فوری پرتش کردیم آنجا.
و خنده دار اینکه گاه، همین قدر که مطالب خوب و سودمند را در چکنویس و ذخیره گاه مجازیمان محبوس کردهایم، خیالمان را برای بهرهمندی سودمندانه راحت میکند و تازه برایمان توهمی از ارتقای سطح سواد و تامل هم میسازد.
عجب انسانهای با مزهای هستیم!
5 پاسخ
اخ گفتی زهراجان. خدا پدر و مادر save masage رو بیامرزه. چه حجم عظیمی از دغدغه ها رو کم کرد. 😅
آره سمیه جان
واقعن
روحشون شاد 🙂
قسمت سیو مسیج 😂😂😂 وای خیلی خوب بود. چقدر همه مثه همیم😅
حالا من هرزگاهی وقتی میخواستم دنبال چیزی بگردم از اسکرول کمک میگرفتم، چه اشاره خوبی به جستجو کردی😂 میدونستم همچین چیزی هستا ولی ازش غافل بودم چرا😐😅
خدا رو شکر پس کاربردی بوده
🙂
راست گفتی من چقدر اطلاعات تو همینsaved message ذخیره کردم اما حتی یه بارم نگاهش نکردم