نوشتن و تخمه شکستن!🔘
تخمه شکستن، فرآیندی کاملا پویاست؛
تخمهی کدو یا آفتابگردان(ترجیحا و نه تخم ژاپنیِ دندانشکن)، در انحصار دو لب، زیر بشکاف دندان و فرمان زبان، ره به سوی آسیاب دندان پیموده و در نهایت انفجار کوچک خوشطعم یک انرژی هستهای را داریم.
درست است که مغزِ آسیابشدهی خردِ بیمقدار در آنی از ثانیه در راه مری و معده گم میشود اما بخش خاطرهانگیز و لذتبخش داستانک، مزهی عصاره در همان مرحلهی آسیاب است و تمام لذت و استمرارمان در تخمهشکستن معطوف به همان لحظهی کوچک اما پیوسته!
این فرآیند دلپذیر به گونهای سریع رخ میدهد که شبیه دستگاه تخمهشکن اغلب یک کله تمام سهم تخمههایمان را تمام و بیصبرانه منتظر دور بعد میشویم.
من هم از جمله تخمهخوران قهار بودم و البته هستم و در دوران کودکی این کار را به صورت پاداش کلی انجام میدادم!
حالا پاداش کلی چه صیغهای است؟
ساده است، در کوششی بیوقفه، تخمهها را میشکستم و به جای اینکه همان لحظه، مزهی میلیمتری دانه به دانهی هر مغز را بچشم و سرنوشت خردهگانش را به دیوار مری و نهایتا وان معده بسپارم، ذخیرهشان میکردم تا در اتحادی از مغزهای دندانگیر، به کام بسپارم.
یک بار روش تخمه شکنی کودکی خود را برای خواهرزادهها نقل کردم و از آن روز به بعد، به تبعیت از سبک پاداش نهایی خاله، چرت و چرت تخمه میشکنن و خیلی شیک میریزند توی یک کاسهی کوچک که بعد مجلسی و تر و تمیز با یک قاشق میلشان کنند.
مزهی خوب و به یادماندنی میشود؛ مزهای برآیند تمام مزکها.
این کار از چند جهت خوب و آموزنده است:
۱. وابستهی پاداشهای آنی(چون فضای مجازی گوشی) نمیشوی.
۲. صبور بودن را میاموزی.
۳. خودکنترل میشوی.
۴. پشتکارت بیشتر میشود.
۴. بدمزهگی گاهگاهی برخی تخمهها، میان مزههای خوب سایر مغزها ناپدید میشود.
۵. پاداش تلاشها به صورت جامع قابل رویت و لذت میشود.
۶. میپذیری که انجام ابتدایی کارهای سخت، نتایج خوبی به بار میاورد.
۷. میبینی که قطره قطره جمع میشود و کاسه پر.
و …
تخمه شکستن و این همه درس؟!
دیدن چهرهی امیدوار و خندان بچهها که فرت و فرت، چرت و چرت تخمه میشکنن و محتوی کاسهی مغزشان را ورانداز میکنند، جالب و خندهدار است.
نوشتن هم مثل همین تخمه شکستن است؛ هم به شکل معمول و هم پاداش نهایی؛
گاه با نوشتن هر جمله لذت میبریم و گاه با تمام کردن یک داستان.
پ.ن:
نوشته شده در حال شکستن تخمه😁
نی نوا
۲۱ فروردین/۴
تاملانه/ طنز
@neynava_nevesht
آخرین دیدگاهها