تعریف ما از مشکل

امروز میخواهم درباره مشکل حرف بزنم.

یکی از راههای توسعه فردی همین حل مشکلات زندگیمان در بهترین شکل ممکن است، اما چگونه؟ خب موضوع اصلی همین است.

دقت کرده اید که لفظ مشکل دارای بار منفی است و گویی  دستی اوضاع را به سمت نامرادی میبرد و کلافها درهم میپیچد و چراغها خاموش میشود.

اما اجازه بدهید از لغت نامه دهخدا کلمه مشکل را بیشتر بشکافیم تا بیشتر با این واژه آشنا شویم.

مشکل : پوشیده، پنهان و مشتبه . دشوار، سخت، زحمتدار، درهم و پیچیده.

گاه مشکل ما به لحاظ ساختاری بیانگر پیچیدگی و عدم شفافیت یک موضوع است.

گاهی بیانگر زحمت و دشواری انجام و برخی اوقات ترکیبی از این دو حالت.

نکته مهمی که وجود دارد، این است که ما اغلب زمان زیادی را صرف مشکلی میکنیم که برایمان پیچیده و غیر شفاف است و تا مدتها ذهن بدون پویایی در حل آن همچنان درگیرش می ماند که در بیشتر مواقع علت آن تنبلی و بزرگنمایی ذهن است.

مثلن مشکلاتی مثل :

به هم خوردن یک ارتباط عاطفی یا کاری، تهیه یک گزارش کاری که تا به حال انجام نداده ایم، حل موانع  شروع یک کسب و کار جدید و …

به نظرتان در این گونه مشکلها چه باید کرد؟

خب همین که در ابتدای راه نوع مشکل را تشخیص داده ایم، قدم مهمی برداشته ایم و بعد از ین کار باید اقدام به حل مشکل کنیم.

وقتی مشکل پیچیدگی و عدم وضوح است، در این موارد بهتر است که موضوع را از زوایای مختلف بررسی کنیم و طرح سوال کنیم تا به تعاریف متفاوتی از آن برسیم.

نوشتن یکی از راههای رمز گشایی از هر موضوع، مساله و پیچیدگی است.

هرچقدر تعاریف ما از موضوع بیشتر باشد، میزان شفافیت آن هم بیشتر خواهد بود.

قدم بعدی خرد کردن مشکل است و سپس ایجاد ارتباط بین خرده موضوعات مشکل. در واقع شبیه کلاف درهمی است که ابتدا باید از هر طرف بررسیش کنیم تا سر کلاف را پیدا کنیم و سپس به سراغ گرههای خرد رفته و بازشان کنیم و در نهایت به گره بزرگ برسیم.

اما زمانیکه مشکل به دلیل دشواری و زحمتدار بودنش است و کمیت را در بر میگیرد، این یعنی اینکه برای انجامش نیاز به اقدام و صرف انرژی یدی داریم.

مثلن بایگانی اوراق درهم برهم، اسباب کشی و …

که  در این نوع مشکلات هم با تقسیم بندی  موضوع به بخشهای خرد، میتوانیم به سهولت و سرعت موفق به حل و فصل و انجام شویم.

به نظرم بهتر است در ارتباط با موضوعات مختلف  در ابعاد شخصی، خانوادگی، اجتماعی و کسب و کارمان هر زمان که به مشکل برخورد کردیم، ابتدا باور منفی خود از مشکل را تغییر دهیم و آنرا به عنوان یک چالش بپذیریم که قرار است از آن چیزی یاد بیگریم و یا نتیجه خوبی را رقم بزنیم و سپس مشکل را روی میز تشریح کالبد شکافی کنیم  تا نوع آن به طور واضح مشخص  شود تا بدینوسیله با دید روشن در مواجه با آن اقدامات موثر و کاربردی را به کار گیریم.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *