نقش شهروندی و جهانی

دوری مظلومانه و اجباری از شبکه های مجازی باعث شده این روزها بیشتر فکر کنم.

بدون اینکه بخواهم افکارم را بلند بلند بگویم.

به این فکر میکنم که امروز درباره چه بنویسم ؟

دغدغه امروز من چیست؟

چه باید بکنم؟

مسئولتم در قبال کشورم، نسلهای آینده و عزیزانم چیست؟

در قبال خودم چه مسئولیتی دارم؟

 

در کتاب هنر راهبردی تفکر نقادانه به موضوع جهانی اندیشیدن اشار شده است که همه ما در کنار نقشهای کوچک زندگی در جغرافیای منطقه ای خود، به عنوان یک انسان عضو کلی به نام جهان هم دارای نقش و مسئولیتی هستیم.

هنر یک انسان موفق و متعالی، یک انسان توسعه یافته این است که اولن به تمام نقشهایش واقف باشد و دومن بین تمام نقشها توازن برقرار کند.

نقش فرزندی، همسری ، پدر، مادری، کارمندی و همینطور نقش یک انسان در جغرافیای محدود شهر و کشور و نیز کل جهان هستی.

مثلن در مقام فرزندی باید نسبت به والدینمان قدر شناس و حامی باشیم.

در نقش همسر به عنوان شریک زندیگ باید نقش مکمل را بازی کنیم و به شکوفایی خود و نیمه دوممان کمک کنیم.

در نقش والدین باید به تربیت،مراقبت و تامین  نیازهای فرزندانمان بپردازیم.

اما اغلب ما از حقوق شهروندی یا انسانی خود در سطح جهانی بی خبریم.

هیچ کتاب درسی در زمان تحصیل این موضوعات را به ما آموزش نمی دهد.

چرا ؟

مگر هدف از آموزش افزایش خرد، دانایی و آگاهی نیست، پس چرا درباره این موضوعات مهم هیچ صحبتی نمی شود؟!

واقعن برایم سوال است!

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *