نصیحتی پُر رَقَم

 

 

+ :

تنهایی فقط برازنده خداست. یکه و تنها.

به هر چی نگاه کنی جفتن، دو تان، تو آینه به خودت نگاه کن، چشم و ابروتو ببین.

اینکه بگی نمی خوام و دوست ندارم که نمیشه

به هر حال یه روز به خودت میای میبنی یکه و یالقوز افتادی و کسی رو نداری.

از قدیم گفتن تا سه نشه بازی نشه، اون دو بارم که نشد قسمت نبود، خدا رو چه دیدی شاید این یکی همونی باشه که دلتو ببره.

بعد ۴ تا ۴ تا بچه گوگول موگولی به دنیا بیارین؟

هاااا؟ والا

به فکر خودت نیستی به فکر این خواهر بیچاره من باش.

۵ تا پسر داره هیشکدومتون زن نمیگیرن آخه چرا؟

تا کی باید حسرت عروس و نوه تو دلش بمونه .

تو بزرگتری تو که راه بیفتی بقیم ازت یاد می گیرن.

6 سال آزگاره داری میری سرکار، که چی؟ اگه زن و بچه‌ای نباشه می‌خوای چی‌کار؟

یه جور خیالت راحته و تو خواب ۷ پادشاه رو میبینی که آدم با خودش میگه، این کی می‌خواد بزرگ بشه، مرد بشه؟

پسر عباس خُله، قادر رو ببین.

باباش هشتش گرو نهش بود، پسره رفت کار کرد بعدم زن گرفت و حالا دو تا بچه عین دسته گل داره.

کی فکر می‌کرد پسر عباس خُله یه روز تو کوچه ده متری یه خونه برای خودش داشته باشه؟

چرا حیدر رو نمی‌گی بچه بود دماغش آویزون
گفتیم این هیچ … نمیشه.

حالا تو بازار ۱۱ دهنه مغازه فقط زیر دست اینه و یه زن داره مثل قرص ماه.

چی بگم، انگار دارم آب تو هاون می‌کوبم.

باز حرص و جوش خوردم، دوازدهم پیچید تو هم.

عیب و ایراد از تو نیست خاله‌.

این خونه از اولش نحس بوده.

از همونروزی که پلاک ۱۳ رو چسبوندن سر در، گفتم اومد نداره.
گفتم خواهر از اینجا پاشین برین یه جای دیگه .
قبول نکرد.

اصلن حواست به من هست؟

از اول تا آخر چشات چسبیده به تلویزیون.

–  هاااااا چی خاله جون؟

+:  یعنی خاک تو سر من کنن که  اومدم دارم تورو نصیحت میکنم.

یعنی ماه شب چاردهم که بیاد جلو چشت، تو یکی زن بگیر نیستی، اصلن تو باغ نیستی.
این خط اینم نشون.

– ببخشید خاله جون قسمت پونزدهم سریاله کار به جاهای خیلی باریکی رسیده؟

+ :

واقعن؟
پس ببخشید مزاحم شدم.

هیییییی هیییی هی

خواهر من دیگه میرم.

شونصد بارم تو گوش این پسرات من یاسین بخونم اینا زن بگیر نیستن.

میدونی چرا؟ چون تو همش لی لی به لالشون گذاشتی.

همه چی براشون فراهم بوده و از طرفی انقدر که تو و حاج علی به هم می‌پرین، اینام دل و دماغ زن گرفتن ندارن.

میگن زن بگیریم باید همش دعوا مرافعه باشه. چه کاریه
مجردی و پادشاهی …

والا

خداحافظ خواهر

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

2 پاسخ

  1. چسبید. مخصوصن که دلم برای صدات تنگ شده بود کیف کردم
    فقط این جمله رو نفهمیدم
    باز حرص و جوش خوردم، دوازدهم پیچید تو هم.
    چی چی هست این دوازده؟

    1. ممنونم عزیزم
      قرص جوشان انرژی
      دیگه داشتم هر رقمی رو میاوردم توی کار
      منظورم دوازدهه است، باید عدد 12 رو آخه میاوردم 🙂

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *