کاریکلماتورهایی که به واسطه پیشنهاد نویسنده بزرگوار
جناب آقای اصغر رضایی گماری برای تابستان نوشته شد، داغ داغ.
۱.تابستانِ نگاهت، زمستانِ احساسم را بهاری کرد.
۲.تابستانها، با این تنور داغ خورشید سفره هیچ فرشتهای بینان نمیماند.
۳.نگاهت که میکنم، وجودم را تابستان فرا میگیرد.
۴.داستان جالبی است داستان بستنیها، زمستانه خوشمزگیانی که در تابستان به دنیا میآیند.
۵.خورشید در تابستان تا همه را از حُرم وجود خود شرمنده نکند، دست بردار نیست.
۶. همه میوههای درختان از نگاه خیره خیره خورشید سرخ شدند.
۷.فرشته ها در تابستان تازه سردشان میشود، دمای خورشید را میبرند بالا.
۸. خورشید پیراهنت گرمتر از خورشید آسمان تابستان است.
۹. در یک ظهر تابستانی، تاب از کف دادم.
۱۰. تاب نگاه سوزان تابستان را میآورم اما تاب نگاههای سرد تو را نه.
۱۱.زمستان نسخه فریز شده تابستان است.
۱۲.کسی که از گرمای تابستان لهله نزده، بهارش لذت بخش نخواهد بود.
۱۳. زمستان بهتر از تابستان است، لااقل سردت شد لباس میپوشی، تابستان باید پوست خودت را بکنی تا یک درجه خنکتر شوی.
۱۴.خوردن یک هنداوانه تگری وسط یک ظهر تابستانی داغ ، دهن کجی شیرینی به خورشید است.
۱۵.خوردن چای داغ وسط یک روز گرم تابستان دقیقن مثل خوردن تیلیت آبگوشت با نان است که هر دو به شکل موزیانهای برای برخی دلچسبند.
۱۶.تمام تابستانهای عرق ریزان زندگی را به امید پاییز اشک ریز تحمل میکنیم.
۱۷.تا تابستان زندگی از سر نگذرانده باشی، شاهد بهاری دوباره نخواهی بود.
۱۸.گُرگرفتگی خورشید تابستانها شروع میشود.
۱۹.با تابستان عشقت، یخ قلبم آب شد.
۲۰ تابستانها کار سرخ کردنی خورشید بالا میگیرد.
2 پاسخ
خیلی خوب کاریکلماتور مینویسی بهت افتخار میکنم
ممنون لیلون
نظرت حس خوبی تو دلم کاشت.