دستش روی دندان آمد پیش منشی.
- دکتر گفت دواهای نسخه رو تو سیستم بنویسین.
منشی با این چهره😐 که میشد چهرههای: 😒😠👿 را در پس زمینهاش دید گفت:
خانم حالا چه فرقی میکنه؟!
۴، ۵ تومن بالا پایین میشه دیگه.
که با آن چهره کذایی میشد این حرفها را هم در پسزمینه شنید:
۱. آخه گدا گشنه، ندار به خاطر چند تومن ناقابل اومدی بگی نسخه رو تو دفترچه بیمه بنویسم؟
۲. چقدر مردم بی چشم و رو شدن.
۳. خجالت نکشیدی اومدی اینو گفتی؟
و…
زن با نگاهی پرسشگرانه در حالی که میدانست کارش درست است، گفت:
خب وقتی دفترچه داریم چرا سوابق درمانیمون اونجا ثبت نشه و از طرفی هم از مزایای حتی چندرغازش استفاده کنیم.
از چهره ناراحت زن میشد فهمید که قیافه گرفتن منشی، کاملن معذبش کرده.
دو هفته گذشت.
زمان پر کردن دندان بود.
زن نشست روی صندلی و ساکشن و متههای دکتر از راه رسیدند.
چند دقیقه نگذشته بود که همان منشی موصوف که در جلسه قبل با نگاه نیش دارش در خاطر ثبت شده بود، وارد اتاق شد.
- آقای دکتر، پس باید تتراسایکلین که گفتید تهیه کنم؟
- بله
- پس میدم دکتر تو دفترچه بیمه بنویسه بگیرم.
- خودم حلش میکنم برید بگیرید.
زن جوان با دهان باز تمام حواسش معطوف به منشی و صحبتهای او با دکتر بود.
با شنیدن حرفهای منشی کم مانده بود مثل این فیلم هندیها که یکهو سرعت میرود روی ۱۰۰، ساکشن را از دهانش بِکَنَد بندازد بالا و دستهای دکتر که با متههای صدادار در حال پر کردن دندانش بودند را پرت کند هوا و با سرعت هر چه تمام بیاید جلوی منشی با تمرکز میکروسکوپی زل بزند توی چشمهایش و بگوید:
میبینم که…
یا لااقل چند دقیقه همان نگاه عاقل اندر سفیه پر تفاخر کذایی خود شیفته جلسه قبل منشی را تحویل خودش بدهد تا بهش بفهماند که یک بام و دو هوا نمیشود.
هر چه برای خودت دوست داری برای دیگران هم بخواه و آنچه برای خودت نمیپسندی برای دیگران هم نخواه.
این دو رویی ز چه رو؟
۹ شهریور هزار و چهارصد و دو
✍️ نینوا
6 پاسخ
واقعی بود ؟ 😂 والا خدا هم مونده تو کار منشی جماعت.همشون همینن. بیانصافی نباشه من فقط یکی دیدم که خیلی ناز و مهربون بود و بیشتر از دکتر دوست داشتم بشینم بهش از دردهام بگم😍 البته دکترشم خوب بودا. کلا جومطب جوری بود که دوست داشتی بشینی و نری😅
بله سپیده جان
حق با توعه عزیزم همه اینطوری نیستن
چه ادمهایی پیدا میشن. خجالتم خوب چیزیه. دوزار ده شی ارزش این رو نداره که بیای خودت رو جلوی بیمار خراب کنی😉
عجب حرف توپی زدی
آره مریض پا میشد با همون دهن ساکشن دار اینو میگفت والا
سلام
تو وبلاگم معرفیتون کردم ممنون میشم تشریف بیارید نظر بدید.
https://zeinabghahremani.ir/285-zahra-zamanloo/
غافلگیر شدم بانوجان
خیلی چسبید
سپاسگزار مهربونیتون هستم
قلمتون سبز و دلتون شاد عزی❤️🙏