در روزهای آخر سال هستیم.
روزهایی که برای آمدن بهار هیجان زدهایم.
هر ساله بهار تکرار میشود، اما تکرارش هیچگاه باعث دلزدگی نیست!
درست مثل تابستان، پاییز و زمستان.
تکرار متناوب، حس خوشایندی ایجاد میکند؛
مثل ورق زدن آلبوم عکس و دیدن تصاویر تکراری اما پر خاطره سالهای قبل.
یا خواندن دوباره کتاب خوب و تاثیرگذار.
و یا دیدن دوستی بعد از مدتی.
در اواخر سال تب و تاب انجام کارهای جدید در سال نو به اوج میرسد، کلی هدف و آرزو لیست می کنیم و با ذوق و شوقی کودکانه منتظر سال نو میمانیم تا شروعی طوفانی داشته باشیم، اما انتظار برای شروع سال و اقدام در جهت آرزوها، همان داستان رند کردن ساعت و از شنبه و اول ماه شروع میکنم است؛ داستان تلخ و تکراری اهمال کاری!
تجربه ثابت کرده که هر زمان مابین تصمیم و اقدام وقفهای افتاده، در پی آن توقفهای بزرگی بوده که گاه حتی به متوقف شدن کامل ایده هم منجر شده است.
فردا دیر است؛ امروز و این لحظه بهترین زمان برای ساختن یک شروع و برداشتن قدمی است.
توصیههای توسعه فردی گرایانهی آخر سالی:
۱. مروری بر اهدافی که در سال گذشته داشتیم، برای بستن پرونده امور معوقه و جایگزین کردن تعهدی جدید و البته قابل انجام (یادتان میآید چقدر برای این اهداف هیجان زده بودیم!)
۲. لیست کردن تمام موفقیت و ناکامی های ریز و درشتی که داشتهایم و بررسی علل آن موفقیت و ناکامیها.
۳. برگزیدن کلمه سال ۱۴۰۱ براساس تقویت نقاط ضعف و همراستا با اهدافمان و در عین حال انگیزشی.
۴. به استقبال سال نو رفتن با چالشی جدید؛ یعنی در همین روزهای آخر سال شروعش کنیم، قبل از سال نو (یک رودست عالی بر اهمال کاری )
۵. نوشتن ۱۰ فرمان برای سال جدید، با توجه به اهداف و رفع علل ضعف و ناکامیها.
۶. نوشتن اهداف سال آینده
2 پاسخ
مروری بر اهدافی که در سال گذشته داشتیم، برای بستن پرونده امور معوقه و جایگزین کردن تعهدی جدید و البته قابل انجام (یادتان میآید چقدر برای این اهداف هیجان زده بودیم!
این توصیه فوق العاده بود. باید حتما یک سری پروندهها رو ببندم. مرسی دوست عزیزم
زنده باشی عزیزم
خوشحالم که برات مفید بوده
آره منم باید بپردازم بهش 🙂