ارز دیجیتال و سکه های مجازی

نات کوین / همستر / تپ سواپ و … برنامه های تلگرامی که برای بدست آوردن سکه و میلیونر شدن کافیست به صفحه گوشی بی نوا بی وقفه ضربه بزنی!

خانم/ آقای xxx نیز به تلگرام پیوست…

موضوع داغ تقریبن همه گیر کلیک و سکه این روزها🐱💰

مدتی قبل
لینکی برام اومد
زدم روش

گفتم این دیگه چیه؟!
بی‌توجه رفتم پی کارم.

ارسال کننده پیام پیگیر شد:
بزن روی لینک و بازی رو شروع کن

  • بازی چی؟
  • سکه
    فقط قراره روش ضربه بزنی تا سکه برات جمع کنه!
  • خب که چی؟

(نگاه عاقل اندر سفیه در پشت گوشی
و پیام محترمانه در این سو): انگار خبر نداری؟
بابا این قراره میلیونرت کنه؟

+چی؟ چه جوری؟

  • تو عقب موندی، خیلیا قبل تر شروع کردن و …

    داستان، داستان بلندی است

کسی که پیام می‌دادی بعد از شونصد روز جوابت را می‌داد حالا بدون اینکه لااقل یک سلام به ادای احترام بفرستد، لینک بازی برایت ارسال می‌کند.

تلگرام را که باز می‌کنی خبر join شدن چندین نفر از جمله مادربزرگِ پسرخاله‌ی دختر عموی زن داییِ شمسی خانم را می‌بینی!

خدای من چه اتفاقی افتاده…
مادربزرگی که تا دیروز دستش گوشی دگمه‌ای عهد بوق که آنهم محض رضای خدا فقط برای برقراری تماس ضروری داده بودند، حالا یک گوشی اندرویدی به دستش داده‌اند که با لبخند مدام به صفحه انگشت می‌زند و صلوات می‌فرستد و دل‌خوش است که چقدر تکنولوژی راحت شده که او هم با زدن روی صفحه گوشی مثل نوه‌ش اهل تکنولوژی شده.

به این مطلب برخوردم:

✴️چند روزی است که به خاطر بازیهای کلیکی در تلگرام، افراد زیادی به تلگرام برگشته‌اند و این نشان از فکر تجاری هوشمندانه‌ی پاول دوروف، سازنده روسی تلگرام دارد.

نتیجه اینکه:

تا همین چند روز پیش و قبل از ظهور چنین بازی‌هایی، شبکه‌های اجتماعی چون یوتیوب، توییتر و اینیستا از جمله جذاب و پرمخاطب‌ترین شبکه های اجتماعی بودند و تلگرامی که همه به چشم یازیخ (بیچاره) نگاهش می‌کردند و کسی محلش نمی‌گذاشت حالا تاپ‌ترین شبکه اجتماعی است که هر لحظه دارد به مخاطبینش افزوده می‌شود!

فکرش را بکنید:

همه از عوارض و آسیب‌های کار زیاد با گوشی؛ منبع امواج بر مغز و بدن آگاهیم اما …

ما بچه ها را از گوشی دور می‌کنیم و می‌گوییم با گوشی بازی بازی نکن اما خودمان دم به دقیقه در حال بازی و کلیک هستیم!

ما می‌دانیم که وقتی سرمان خیلی توی گوشی است از زندگی حقیقی و طبیعی خود فاصله می‌گیریم اما …

ما می‌دانیم که آیینه بچه‌ها هستیم و با دیدن این همه گوشی به دستی، آنها را نیز ترغیب به گوشی بازی می‌کنیم، اما …

ما می‌دانیم که استفاده بیش از حد از گوشی یعنی از دست رفتن خلاقیت و آرامش اما …

و مبدعان و گردانندگان این بازی‌ها می‌دانند:

۱. هیچ آدم عاقلی از پول بدش نمی‌آید

۲. آدم بزرگها هم مثل بچه ها از بازی خوششان میاید و فقط کافیست جایزه بازی به جای برنده شدن اَلَکی، درآوردن پول باشد!

۳. آدمها طمع کارند.

۴. آدمها را می‌توان با پول، برده‌ی خود کرد

۵. آدمها کشش دیرینه خوشی بدون سختی، بهشت را از پدر و مادر اولیه خود به میراث دارند.

۶. نیاز همان نقطه‌ایست که می‌توان از آن به نفع خود بهره‌برداری کرد.

سوال:

آیا خود مبدع و کس و کارش هم در حال کلیک هستند؟

میزان شعف و خوشحالی پاول و یا سازندگان بازی، از بازی دادن آدمها به نفع منافع میلیاردی خود چقدر است؟

آیا این کار، انسان را از تلاش کردن روی‌گردان و به سمت تنبلی سوق نمی‌دهد؟

آیا پس از مدتی رخوت و کسالت جای نشاط و خلاقیت را نمی‌گیرد؟

پاول و سازندگان برنامه به چه میزان ثروتی از این بازی دست خواهند یافت، آن هم به ازای اعتیاد من و تو به کلیک و گوشی؟

آیا با اطلاعات اندک از بازی و گسترگی مفهوم داده دیجیتالی می‌توانیم با اطمینان بگوییم که زیرساختهای نرم‌افزاری برنامه کاملن سالم و ایمنی هستند؟

و …

✅️ اما نکته مثبتی که در این داستان وجود دارد این است که با هوشمندی می‌توان هم ورق را برگرداند و هم یک دنیا را به بازی گرفت.

۱۸ خرداد ۱۴۰۲
✍️#نی_نوا

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *