آرزو، دعا و مصلحتِ خدا، کدامیک؟مساله این است!

سوال:
آرزو، دعا و مصلحتِ خدا، کدامیک؟
مساله این است!

موضوع خواستن و دریافت کردن مثل داستان خواسته‌ی یه کودک از پدر و مادرشه.

حالا مادر رو در نظر می‌گیریم:

مادر با لبخند و مهربونی😍 زل می‌زنه تو چشمای بچشو میگه چی می‌خوای عزیزِ دلم؟

و بعد کودک چیزی رو که می‌خواد به زبون میاره و اونوقت مادره سعی می کنه که اون چیز رو براش مهیا کنه یا اگه اون خواسته به صلاحش نیست، اقناعش کنه که دست از اون خواسته برداره، یا به جای اون خواسته‌ی نامعقول یه جایگزین خوب در نظر می‌گیره.

خالقِ موجود مهربانی چون مادر که تمام هم و غمش، بچه شه و رسیدن اون به آرزوهاش، عکس العملش درباره‌ی دعا و آرزوهای بنده‌ای چون ما که مخلوقِ خودش هستیم، چیه؟

خب، مسلما اون مهربانتر از یه مادر عاشقه و خودش مشتاقانه، مثل مادر با عشق و لبخند اَزمون خواسته که بهش بگیم چی می‌خواییم!

[بخواهید، که به شما داده خواهد شد؛ بجویید، که خواهید یافت؛ بکوبید، که در به رویتان گشوده خواهد شد، زیرا هر که بخواهد، به دست آوَرَد و هر که بجوید، یابد و هر که بکوبد، در به رویش گشوده شود.
کدام‌یک از شما اگر پسرش از او نان بخواهد، سنگی به او می‌دهد؟ یا اگر ماهی بخواهد، ماری به او می‌بخشد؟ حال اگر شما با همۀ بدسیرتی‌تان، می‌دانید که باید به فرزندان خود هدایای نیکو بدهید، چقدر بیشتر پدر شما که در آسمان است به آنان که از او بخواهند، هدایای نیکو خواهد بخشید. پس با مردم همان‌گونه رفتار کنید که می‌خواهید با شما رفتار کنند. این است خلاصۀ تورات و نوشته‌های انبیا.]
انجیل متی ۷-۷-۱۲

[ و خدای شما فرمود که مرا با (خلوص دل) بخوانید تا دعای شما مستجاب کنم. آنان که از (دعا و) عبادت من اعراض و سرکشی کنند زود با ذلت و خواری در دوزخ شوند. ]
قرآن-غافر-۶۰

برگردیم به مثال بچه

فرض کنید اون بچه ماییم و تو زمستون بستنی دلمون می‌خواد، از اون بستنیای یخ‌یخ که زبونمون رو از سردی، سر کنه.[بچه‌ایم و نادون می‌تونیم یه همچین آرزویی داشته باشیم.]
خب این خواسته، منطقی نیست و برامون مضره، اونم با بدن ضعیفی که ما داریم.

اینجا مادر چی کار می‌تونه بکنه؟

اول اینکه قانعمون بکنه که الان وقت بستنی نیست و بعد هم اگه ما همچنان پامون تو یه کفش بود، به جاش کیک، شیرینی و یا چیزی که دوست داریم رو بهمون پیشنهاد بده یا سرمونو با یه چیز جالب گرم کنه.

این رفتارهای مادرانه در مقیاسی بزرگتر، با مهرِ بی‌کران، مصلحت اندیشی بزرگ و توان بی‌نهایت در خدا هست.
پس اینکه باید آرزو کرد و خواست شکی نیست، چون خودِ خدا ازمون خواسته و
با نگاهی عمیق‌تر، خود این خواستن، یه ابراز وجوده و از سویی، ایمان به بخشندگی و توانایی خدا و شایستگی ما برای بهره‌مندی و شاد شدن در پس زمینه‌ داره و وقتی ما خواستمونو اظهار می‌‌کنیم، شبیه واکنش مادر، سیستم مصلحت‌اندیشی یا اعطا فعال می‌شه:

اگه به صلاح بود درست مثل یه خواسته‌ی معقول، به بهترین شکل محقق می‌شه و اگه به صلاح نبود، موکول میشه به آینده و یا جایگزین‌های دیگه‌ای ایجاد می‌شه و یا شبیه اقناع کردن مادر، اوضاع و شرایط با درس‌ها و نشانه‌های مختلف درصدد هشیاری ما برای درکِ نامعقول بودن خواسته پیش میرن.

[و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می داند و شما نمی دانید.]
بقره -۲
مثل همون کیک به جای بستنی توی سرما و …!

حالا فکر کنین که ما یه بچه‌ی وحشتناک باشیم که داد و قال کنیم واسه اون بستنی و پا به زمین بکوبیم و … و اون‌وقت دیگه مادر برای درس عبرت و دیگه مصر نبودن برای چنین خواسته‌هایی یا یه کشیده تو گوشمون می‌خوابونه یا برامون بستنی می‌گیره بخوریم و بعد گلودرد و مریضی گریبانمون رو بگیره تا دیگه هوس بستنی تو سرمای زمستون نکنیم!
انوقته که می‌گیم کاش بستنی نمی‌خواستم!

نی_نوا

۲۳ بهمن/۳

سوال

تاملانه

@neynava_nevesht

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *