در ادامه موضوع تأملات لایهای که در این یادداشت یک نمای نزدیک ۴×۳ی از آن داشتم (شما بخوانید کلوزآپک) از طرح سوال برای عمیق تر شدنمان به موضوعات حرف زدم.
از همین طرح سوال «آیا میشود موضوع را به گونه دیگر هم مطرح کرد؟» می توان برای بیان معقول و بهتر درخواستمان در محاورات روزمره و تولید محتوا هم استفاده کنیم و البته همین خودش، قدمی است در دومین لایه تأمل.
یک مثال فانتزیِکوچک:
فرض کنید در مطب دندانپزشکی هستید (با دندانهایی که استعدادِ شگرفِعجیبی در خودتخریبی دارند، دندانپزشک از پزشکان دیگر برای آدم عمومیتر میشود!) و هوا هم در شبیه ترین حالت ممکن به این روزها ناجوانمردانه! سرد، بیمار جدیدی از راه میرسد و در را کمی باز گذاشته میرود در منتها الیهترین نقطه اتاق انتظار در گرم ترین محل که آنن برایش باز شده، مستقر میشود و تازه هیچ ککی هم او را نمیگزد.
و حالا تشریح منطقه سوق الجیشی شما:
در که باز میشود شما میتوانید تمام امعاء و احشای بیرون در را ببینید و هیچ جریان هوایی بدون سلام علیک با شما محال است پایش را توی اتاق بگذارد.
و تشریح میکروسکوپی بدن شما:
میزان باد! منتج شده از بال زدن یک مگس، آلارم بدنتان را فعال کرده، یکپارچه موهایتان بیز بیز (سیخ سیخی به ترکی) شده در حال قیام و آماده باش کامل قرار میگیرند و احتمال بروز کهیر در کسری از دقیقه فراهم است.
بلند میشوید در را میبندید و سری به تأسف برای جای مزخرفی که گیرتان آمده، تکان میدهید.
از شانستان موقع ورود به مطب این تنها صندلی خالی بوده که بالاجبار باید انتخابش میکردید.
بیمار بعدی وارد میشود، حواستان هست که تا جیم نشده بگویید در را کامل ببندد، اما چگونه می گویید؟
در رو ببندین.
سرده نمیبینین؟! در رو خب ببندین.
لطفن درو ببندین.
میشه خواهش کنم درو ببندین؟
لطفن درمونو کامل میبندین؟
به زعم تأملات خودم، گزینه آخر از همه بهتر باشد اگر بخواهید با آن بیمار مدتی در اتاق انتظار چشم در چشم شوید و به یکدیگر فرکانسهای منفی ترشحات ذهنتان را ارسال نکنید!
چرا؟
چون بار مثبت بیشتری دارد:
لطفن
درِمون: به او از این اتاق سهم دادهاید.(نگاه منشی به شما😏)
حالت پرسشگرانه: به او امکان انتخاب داده اید.
و در نهایت لبخند پیوستی به لبتان هم باید بیانتان را همراهی کند تا لحن خوب باشد و بار مثبت جمله را به فنا ندهید.
شاید با خودتان بگویید اوووه تا بخواهم این همه درباره حرف زدنم فکر کنم که او در را باز گذاشته، اتاق سرد شده و بدتر از همه من تنها کسی هستم که یخ زده و…
اما نه سختش نکنید، با یکی دوبار تأمل بیشتر و دریافتن اصول کار می توانید به چنان جملات خیلی بهتری برسید که طرف بخواهد حتی هزینه درمان شما را هم متقبل شود که البته کاملن معلوم است که این عبارت اخیر یک چاخان خیلی گنده است، چون هزینههای برج پیمایِ دندانپزشکی بالاخص، دوست را غریبه میکند چه برسد به یک در رو ببند ادیبِداستان! اما در نهایت حداقلش این است که اوقاتتان فقط برای دردِ دندان و هزینه درمانی تلخ میشود نه حاشیه های ریزگردی چون یک در و واکنشهای در پی.
2 پاسخ
سلام صبا جون. با تامل بیشتر و مطرح کردن سوالاتی برای خود بسیار موافقم. این که چگونه مطلبی را بیان کنیم که تاثیر بیشتری داشته باشد در روابط ما از اهمیت بسزایی برخوردار است. قبل از گفتن هر کلامی چند ثانیه مکث و تامل میتواند از مشکلات عدیدهای که ممکن است پیش بیاید جلوگیری کند. قلمت را دوست دارم.
دقیقت مریم جان
موضوع از اونجایی شروع میشه که فی الفور و فست فودی میخواییم قضاوت کنیم
وب خونم با حضور گرمت منوره عزیزم