تازه نوشته ام داغ بخوانید

وقتی برای نوشتن

وقتی برای نوشتن مدتی است که کارها به هم‌پیچیده‌اند و دست بی‌قرار نوشتن از قلم و کاغذ دور افتاده، اگر چه نگاه پر حسرتش همچنان روی کاغذ و قلمها

فرشته کوچولویی به نام سحر

مطب نیمه پر بود.همه به انتظار نشسته بودیم.سرعت ویزیت بیماران به طور طاقت فرسایی کم بود و البته این امیدواری را به آدم می‌داد که دکتر با دقت جویای

دخترک در صف

دخترک در صف دخترک آخرین نوبت را پرسید.مرد چاق سبزپوش که کنار جوب ایستاده بود را نشانش دادند.۶، ۷ نفری هنوز به نوبتش بود.آنجا کنار دیوار ایستاد و منتظر

عادت کردن… مسئله این است

عادت کردن… مسئله این است در حال شستن ظرفها بودم و دقت در قطرات آب، البته نه در آن حد که آب هرز برود و من همچنان در دنیای

مواجهه با شرایط سخت

در شرایط سخت: وقتی کَکَت نگزید اخمهایت در هم نرفت و چینها بر پیشانی نینداختی اُف و آه و ناله‌ات فضا را غمبار نکرد با تلاشی تحسین برانگیز، حس

گزین گویک3

🌿هر لحظه که قدمی برای شکستن یک وابستگی برداشتی، بند اسارتی از بال پروازت گشودی. 🌿گاه و البته خیلی‌گاه‌ها مردم را با پرونده‌ بایگانی شده قبلی قضاوت می‌کنیم، در

دو‌رویی ز چه رو؟

دستش روی دندان آمد پیش منشی. منشی با این چهره😐 که می‌شد چهره‌های: 😒😠👿 را در پس زمینه‌اش دید گفت: خانم حالا چه فرقی می‌کنه؟!۴، ۵ تومن بالا پایین

به شعور دیگران احترام بگذاریم

  طی دعوت اقوام رفتیم به دیدن خانه تازه ساختشان. هنوز اسباب و لوازم درونش نچیده بودند.خانه دو اتاق خواب داشت و آشپزخانه دل‌باز و پاسیوی کوچک که به

کلمات words

کلمه بازی 20

کلمات تصادفی: انزجار تصنع سبکبار سگرمه بی غل و غش ریسه رفتن خاکروبه بغرنج 🌿🌿🌿 تصنعی یا حقیقی؟ لبخندهای تصنعیش هنوز هم به همان چندشی بود. چیزی عوض نشده

بحران بزرگتر از مشکل

گاه بحران بزرگتر از مشکل، این است که ما در حرکتی شهادت‌طلبانه، سعی طاقت‌فرسایی در تنهایی به دوش کشیدن یک مشکل داریم تا به هر طریق ممکن ولو تکه‌تکه