تازه نوشته ام داغ بخوانید

آن روز غم‌انگیز

آن روزِ غم‌انگیز ان دو روبروی هم ایستاده بودندکه البته بهتر است بگویم قرار داشتند، چون یکی پای ایستادن نداشت! اینکه می‌گویند زمین گرد است و آدمها بالاخره به

خودخوریِ بی‌خودی

خودخوریِ بی‌خودی هر اندازه روز عروسی نزدیک تر می‌شد دلهره و تشویشش بیشتر می‌شد، اما خب اگر فقط تشویش بود به‌جا بود و طبیعی؛چون به هر حال برای هر

یه زن باید عاشق خودش باشه

یه زن باید عاشق خودش باشه نقطه ضعفشون از اونجایی شروع میشه که به یه مرد وا میدن.…. یه روز یه زن زیبا واسه کار اومد.روی چهرش علارغم ظرافت

رستم و زیبا

رستم و زیبا یک مرد معمولی بود اسمش رستمیک زن معمولی داشت اسمش زیباکه فقط کمی جایشان جابجا بود! یعنی هر جور که می‌خواستی درباره پدر و مادر این

لغت‌نامه‌ی طنز ۱

لغت‌نامه‌ی طنز ۱ 📓😁 یخچال: 🚪کمد سرد خوراکیها شلوار:👖موجودی همواره بین دو راهی  آفتابه:او که هر چه خورده از دماغش درمی‌آید شوهر: 👤کسی که حوصله حرف زدن با همسر

خودخوری بی‌خودی!

هر اندازه روز عروسی نزدیک تر می‌شد دلهره و تشویشش بیشتر می‌شد، اما خب اگر فقط تشویش بود به‌جا و طبیعی بود؛چون به هر حال برای هر کسی و

چک کردن گوشی🤚

ترک عادت چک‌کردن گوشی همراه با روشی کاملن نوین😁 عادات و رفتارهایی هستند که نه تنها مفید نیستند بلکه مضر هستند و قاتل جان، البته نه به این رک‌

شعر طنزانه‌ی همسایه

همسایه 😁 کنارِ خانه ‌ی ماگوش تا گوش دیوارنشسته همسایه‌ی بیماراحوالکه دائم می‌کند او جار و جنجالبه قاموسش ندارد هیچ راهیسکوتی، احترامی یا حقوقیدم ظهر است و می‌خواهی بخوابیکمی

دید و بازدیدهای عید

اندر احوالات نوروز و دید و بازدید‌های لقمه‌سُک‌سُکانه😁 شب عید است و مهمان است بسیارتو خواهی تا بِجُنبی، ز خانه در بریسوی دیاری؛کنی دیدی بل بازدیدیجفت پا می‌زنندت زنگِ

کاریکلماتور 13

🔸️بهار تا پا به میدان گذاشت، سبیل زمین سبز شد. 🔹️به جای آب دادن به گل، دسته گل بود که به آب می‌داد. 🔸️گل‌های پیراهنش، هوس چیدن می‌کاشت. 🔹️با