تازه نوشته ام داغ بخوانید

انتخاب روش بهتر

با دیدن شیر‌ِآب باز مانده، اعصابش ریخت به هم.تصور اینکه یک شب تا صبح، نعمت خدا به هدر رفته، آن هم نعمتی که در این روزهای گرم تابستان بیشتر

🐘تر جدید

تصویر، یک لحظه هم از جلوی چشمم دور نمی‌شد.آن صورت زیبا و چشمان شهلا، درون قاب غم انگیزی جای گرفته بودند.لبخندی که به لب داشت، مانند ماری به گلویم

karikalamator

کاریکلماتور8

چپ‌دستی ۱. مهم نیست که با دست چپ یا راست نوشت، مهم نوشتن حقیقت است. ۲. به نظر نوشته‌های چپ‌دستها، بیشتر به قلبشان نزدیک است. ۳. کلماتی که با

دو راننده پراید

جا برای پارک ماشین نبود و اسنپ گرفتیم.مردی حدودن ۵۵ ساله با صورت کشیده و مهربان سوار بر پرایدی سفید از راه رسید. طبیعیش این بود که راننده، از

خدابازی ۲

پیش به سوی لذت شماره ۱۰ به توان n+۱ شاید برای شما هم پیش آمده باشد.گاهی تنها با تصور یک موضوع، حس تجربه کردن به آدم دست می‌دهد. یک

کلمات words

کلمه بازی ۱۹

کلمات پیشنهادی دوست خوبم لیلا برای ساختن یک متن: مضحکغش غشدق دلیخفقانماندگیمتروکرجوعبلاانقطاعناملایمات🍃🍃🍃 گاه همین‌قدر احمقانه… با آن همه خفقان که برای خود ساخته بود، بوی ماندگی زندگیش بلند بود.

غم و شادی

گاه فاصله خندیدن از ته قلب و سجده شکر از مخمصه‌ای مشقت‌بار و اشک اندوه، می‌شود یک رفت و برگشتِ کوتاه خورشید برای خوردن آب از يخچال شب. گاه

لبخندی کوچک یا قهقه‌ای بزرگ؟!

زندگی پر از تلاش برای خنداندن عزیزانی‌ است که توقعشان، یک لبخند کوچکِ با توجه است و ما بی‌توجه به آن در حال ساختن فردایی زیبا برای نشاندن لبخندی

روز خبرنگار

فکرش را بکنید. چندین سال قبل یکی از بدترین برچسب‌هایی که گاه دوست داشتیم تمام اسباب بازیهایمان را بدهیم، اما آنرا بهمان نچسبانند بود.برچسب تحقیر کننده‌ای که انگار شبیه

آن‌گاه…ناگاه

آن‌گاه…ناگاه خاطرات غبارآلود شب رادر جیب‌های روز خالی کردمقلبم دستی بر احساسم کشیدروحم دفتر آرزوها را باز کردآن‌گاه سرانگشت شهوددست نگاهم را در دست آسمان جا دادآسمان پر از