تازه نوشته ام داغ بخوانید

مهمان وب سایت دوستان قسمت ۱۰

به روز شنبه رسیدیم و وب گردی دیگر. چقدر از این روزهای شنبه خوشم میاید، شبیه مهمان سر زده‌ای هستم که به جای دست پاچه کردن میزبان باعث شعف

چند درس خوب

چند روز عقب ماندن از نوشتن و درسهای من   1. کاری که در دم انجام می شود شانس تحقق دارد نه فکری که در سر پروار و پروارتر

بچه ها؛ بازیگران کودکی ما

شیطنت بیش از حد بچه ها؛ مشکل کاملن رایج و مشترک اغلب پدر، مادرها. خواهر زاده هایم در حال شیطنت و بریز و بپاش بودند و حسابی روی اعصابمان

ترحم مثبت

برای جشنی دعوت شده بودیم، همه شاد و خوشحال بودند. چشمم به پسر خردسالی افتاد که پایش را گچ گرفته بودند. نشسته خودش را روی زمین می کشید و

بعضی ها رییس به دنیا میایند!

شروع کرد به اُرد دادن. دوست داشت همیشه رییس باشد یا لااقل اینطور به نظر برسد، به گمانم هر شب خواب می دید به صندلی مدیریت لم داده و

کتاب جادوی بزرگ

“کتاب خوبی که می تونه برای خلاق شدن کمکتون کنه کتاب جادوی بزرگه، این جادوی فکر بزرگ اثر شوارتز نیست، نویسنده این کتاب خانم الیزابت گیلبرته” این صحبت آقای

کلمات words

کلمه بازی 10

یک جمله سازی کوتاه، یادداشت وبلاگی امروز : کلمات جدید ارتجا: امیدواری / ارتجاج: لرزش / ارتضا: راضی بودن  /  ارتجاع: برگشت به حالت اول / ارتجال: بی تامل

مهمان وب سایت دوستان قسمت ۹

امروز هم سری به سایت 3 نفر از دوستان نویسنده زدم و کمی تا قسمتی خواندمشان: خانم زهرا سلیمی سفر به قونیه …مطلبشان درباره رقص سماع صوفیان بود که

جهل در جهل

نظرتان درباره این جمله چیست؟ “ما در واقع نمی‌دانیم که چه چیز را نمی‌دانیم” جمله ای از کوین ترودو حکایت جهل در جهلی که همواره با ماست. موضوع این

داستان تکراری اما همچنان روی آنتنِ اضطراب

توی دلم داشتند رخت می‌شستند، تمامی هم نداشت، انگار رختها را می‌شستند و پهن نکرده دوباره زیر چنگ می‌گرفتند. ادماج*رگباری ذهنم در حال فوران بود، موضوعات همدیگر را هل