روابط و توسعه فردی

امروز در خصوص روابط و نقش توسعه فردی بر آن صحبت خواهیم کرد.

روابط بعد دیگری از ابعاد زندگی است که ما برای داشتن یک زندگی خوب نیازمند آن هستیم که بتوانیم آن را پرورش داده و بدین ترتیب چرخ یک زندگی خوب و سالم را متعادل بچرخانیم.

اما منظور از روابط چیست؟

به طور خیلی ساده تعاملات بین دو فرد را رابطه می گوییم و روابط به صورت عمده به دو شاخه تقسیم می شوند:

روابط صمیمانه

روابط رسمی

که هر دوی اینها با توجه به مخاطبمان در سطوح مختلفی قرار دارند. مثلا:

روابط خانوادگی سالم در سطح صممیت بالاتری نسبت به روابط دوستانه قرار دارد.

یا سطح روابط زن و شوهر بالاتر از روابط دوست و همکلاسی دوران دانشگاهمان قرار دارد.

روابط رسمی هم با توجه به مخاطب دارای سطوح متفاوتی هستند:

مثلا سطح رسمی بودن ما با همکارمان خیلی پایین تر و شاید نزدیک به روابط صمیمی باشد، اما در مواجهه با مدیر و کارفرمایمان این رسمیت در مراتب بالاتری قرار دارد. همینطور رابطه رسمی  ما با یک آشنا در سطح پایین تری از یک شهروند عادی قرار دارد.

موفقیت در روابط پیش نیاز ما برای رسیدن به موفقیت در کسب و کار و زندگی شخصی است.

اگر ما در مسیر توسعه فردی باشیم با مدیریت روابط می توانیم فرد تاثیر گذاری در حیطه کاری و زندگی باشیم و به موفقیتهای همه جانبه برسیم.

در ارتباط با کسب و کار ، اگر شما فردی هستید جویای کار، در این صورت باید بتوانید با فن بیان و ایجاد ارتباط موثر در مصاحبه شغلی و جلب توجه کارفرما موفق عمل کنید و بدین وسیله شغل دلخواهتان را کسب کنید، در صورتیکه شما اصول ارتباط موثر و فن بیان مورد نیاز برای موفقیت در یک مصاحبه شغلی را ندانید، با وجود داشتن دانش و تبحر در یک زمینه خاص حتی، احتمال موفقیتتان کاهش خواهد یافت.

در مرحله دوم اگر شما به عنوان یک کارمند در یک سازمان مشغول به کار باشید، در صورتیکه شما رابطه خوب و موثری با همکاران و کارفرمایتان نداشته باشید، محکوم به شکست خواهید بودو نیازهای کاری خود را نمی توانید به خوبی برآورده کنید و همچنین نمی توانید ازهمدلی و تعاون همکاران خود بهره مند شوید.

در موضوع تشکیل خانواده، نداشتن ارتباط خوب و موثر با جنس مخالفی که قرار است با او زندگی مشترک را آغاز کنید باعث شکست عاطفی خواهد شد.

در مراودات اجتماعی حتی کوچک نیز اهمیت داشتن ارتباط خوب بسیار ملموس است:

فرض کنید شما و دوستتان به دفتر خدماتی رفته اید و می خواهید کار اداری خود را به انجام برسانید، سر متصدی بسیار شلوغ است و شما عجله دارید و فرض بر این است که شما از اصول ارتباط موثر هیچ نمی دانید، اما دوستتان در مسیر توسعه فردی خود لزوم این ارتباط را به خوبی درک کرده و به کسب دانش  مهارت در زمینه پرداخته است.

حال به نحوه برخورد شما دو نفر دقت می کنیم :

شما خیلی عادی منتظر می مانید تا کار همه افراد قبل از شما تمام شود و بعد با غرولند اینکه دیرتان شده و باید افراد بیشتری برای خدمات رسانی پیشخوان حضور داشته باشند، ایراد سخنرانی تلخی میکنید و یک پیشینه منفی در ذهن متصدی ایجاد می کنید که احتمالا در مواقع دیگر مراجعه تان نیز این پیشینه برای متصدی یادآوری خواهد شد.

متصدی با اوقات تلخی که از خستگی زیاد و حرفهای شما برایش به اوج رسیده است، کارتان را با بد خلقی انجام می دهد و رسید انجام خدمات اینترنتی را میگذارد روی پیشخوان و می گوید خوش گلدیز.(خوش اومدین).

اما دوستتان، او حواسش به جای اینکه به گذر وقت که نمی تواند برایش کاری کند باشد، به رفتار افراد قبل از خود دقت می کند، خانم مسن در حال شماره گیری است، اما کسی جواب نمی دهد، متصدی هم می خواهد کمکش کند اما زمان ببیشتری در حال تلف شدن است، دوستتان با متانت و مهربانی به زن مسن میگوید، میتوانم کمکتان کنم ؟

پیرزن می گوید: می خواهم نوه ام بیاید تا فرمها را پر کند، خانم متصدی می گوید اینها باید پر شود.

دوستتان می گوید: اجازه میدهید کار من که خیلی ضروری است و کوتاه و دوستم بیصبرانه منتظر انجامش است را متصدی انجام دهد و من هم فرم شما را پر کنم تا بعد کار شما هم راه بیفتد، عجله که ندارید؟

پیر زن از مهربانی دوستتان خوشش می آید و می گوید: نه پسرم من عجله ای ندارم خیلی ممنون هم می شوم، من عینکم را نیاورده ام و به خاطر همین میخواستم نوه ام این کار را بکند، دوستتان می گوید: من هم جای نوه شما.

دوستتان به جای اینکه صبر کند تا بعد از  10 نفر کارش راه بیفتد، همان لحظه کارش را با رضایت پیرزن، متصدی و همینطور افرادی که در نوبت هستند به انجام می رساند و همه اینها با یک هوشمندی و شکار فرصت و ارتباط خوب و موثر انجام شده نه چیز دیگر.

و خنده دارتر اینکه شما با اعصابی داغان تر از نیمه راه برمی گردید و می گویید مشخصاتتان اشتباه ثبت شده است.

و این همان توسعه فردی است که به فرد این قابلیت را میدهد که از زمان به بهترین نحو ممکن استفاده کند و از هوش کلامی خود برای متقاعد سازی دیگران استفاده کند و با ارتباط موثر کسب موفقیت کند.

 

در این سلسله یادداشتها تنها به عنوان مقدمه ای بر لزوم توسعه فردی بر ابعاد زندگی اشاره شد ، در یادداشتهای دیگر به امید خدا به تفصیل به بیان موضوعات خواهیم پرداخت.

 

 

 

 

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *