یادتان هست از دندان شکستهام گفته بودم.
همین چند روز پیش کلیپش را هم ساختم تا بماند به یادگار.
رویکرد آن طنز بود و رویکرد این یادداشت کمی تا قسمتی جدی.
…
باری امروز همان دندان بینوا که با آن همه وصله پینه مواد، دیگر نمی شد شناختش را دادم تا برایم بِکُشند.
و دکتر هم با خشونتِ تمام تکه تکههای خونینش را بدون تشیع جنازهای در خور برای این همه سال جویدن و لو نسیه و با آه و ناله را صاف پرت کرد سطل زباله.
دندانی که روزگاری دور با در آمدنش خوشحالی کرده بودم و همه گفته بودند: دندان شیری رفت و حالا دیگر دندانت دائمی است!
اما نه دائمی بودنی در کار نبود، در نیمه راه زندگی از من کَنده شد.
جایش برایم پیچ کاشتند و قرار است سه ماه دیگر با نام جدید روکش روی لثهام بروید.
شاید با خودتان بگویید خب آدم حسابی کمی بیشتر به سلامتی دندانهایت بها میدادی تا اینطور بهای سنگین ندهی.
بِهتان حق میدهم در نگاه اول اغلب همین فکر به ذهن میرسد اما داستان این نیست.
گاهی مراقبت هست، اما گذشته یا در اینجا ژنتیک قبلتر از تو وجود داشته.
کدهای قبلی روی دی ان ایت نشسته و نوع دندانهای اجدادت ناخودآگاه بدون اینکه بدانی در نسخه دندانیت نمود پیدا کرده و تو هر چقدر هم که با خمیر دندان و مسواک به جانشان بیفتی و از تخمه سختتر بهشان نگفته باشی، باز هم تَقی به توقی نخورده زوارشان در میرود و نِق و نوقشان بلند میشود و کم کم لکههای تباهی رویشان پدیدار میشود.
این نوع دندانها درست مصداق همان ناخودآگاهی است که از احساسات و باورهای منفی انباشته شده آن هم ناخواسته.
در خانواده، اجتماع و یا شرایطی پر از تلقی منفی و احساساتی سنگین، کدر و نامتناسب با روح اصیلمان بزرگ میشویم و بعد از اینکه همه آنها درونی شدند، ناکامیها درست مثل همان لکههای قهوهای روی دندان، شروع میکنند در زندگی ظاهر شدن و رفته رفته بیشتر به ضعف و نداشتن استحقاق موفقیت خود مطمئن میشویم و در یأس و ناکامیهای هر روزه گرفتار.
اما چاره کار چیست؟
برای پاسخ بهتر است به روند درمان دندانی فاسد در استعاره با ناخودآگاه بپردازیم:
۱.در اولین مرحله از درمان که فساد سطحی و اندک است، ترمیمش با تراشیدن رویه دندان و پر کردن میسر میشود.
۲. اگر مرحله اول پاسخگو نبود و قهوهای موذی به ریشه هم نفوذ پیدا کرده باشد، وارد مرحله عصب کشی شده و دندان با طلاق عاطفی به زندگیش ادامه میدهد.
۳. اگر مرحله دوم هم جواب نداد، رویه دندان کاملن مِثله میشود و با روکش و عمودی فلزی فرو کرده در ریشه، نیم دندانی با طلاق عاطفی عایدمان میشود.
اما در آخرین مرحله که دیگر دندان دستهایش را به نشانه تسلیم بالا میبرد و روکش با عمودش از فکمان جدا میشود و نیم دندانمان انصراف خود را از ادامه مسولیت هضم غذا اعلام میکند، بدون خرج هیچ احساسی انبر قاطع دست به کار شده و ریشه را از فک منفک میکند و جایش پیچی با کلاه زیبای روکش کاشته میشود که دیگر کاری به عصب و احساست ندارد و بی آنکه با غذای داغ بسوزد و یا با یخ یک بستنی یخ کند مینشیند سر جایش و برایت تا بخواهی غذا میجود، بی هیچ حرف و حدیثی.
پر شدن ناخودآگاهمان از انباشتههای منفی هم داستانی شبیه همین خرابی دندان دارد که گاه مثل دندان من ناخواسته است و یا به اراده خودمان خودخواسته.
برآیند توضیحات مبسوط درمانی فوق این است که با جایگزین کردن افکار و باورهای مثبت به جای باورهای منفی باید شروع کرد و در صورتی که باور نادرست بیش از پیش در عمق وجودمان ریشه دوانده باشد هم باید با تمام متعلقاتش از وجودمان جدا شود.
درد دارد اما درد چند روزه بهتر از درد برای تمام عمر است.
و می رسیم به حرف قدیمی ها که دندانی که درد میکند را باید کشید!
4 پاسخ
زهرالی بالام دندون نو مبارک باشه عزیز دلم. این همون دندونته که اذیتت میکرد پارسال؟
فدای سرت. دندونی که اذیتت میکنه رو باید انداخت دور.
حالا از اینا گذشته، چه خوب لکه و جرم دندانی رو تشبیه کرده بودی به کدورت و زنگارهای روحی. خیلی چسبید. دلم برای کامنتنویسی واست خیلی خیلی خیلی تنگ شده بود عزیز من. زهرای بالام جون.
دختر تو چقدر توی مدت کم نثرت بهتر شده. عالی بودی و عالیتر شدی منیم گوزلری جیران بالام.
سلا بر صبالی دختر خلاق نویسنده سوار بر اسب زیبای بالدار خیالش که از توی جوهر قلمش قند میچکد
خوش اومدی عزیزم
این یکی دیگه است اون ایمپلنت شد و البته اینم ایمپلنت کاشتیم تا بره واسه روکش.
ممنونم عزیز بالا
آره منم دلم برای قند و نبات ریختنت و ماساژ بالهام برای پرواز بیشتر خیلللللی تنگ شده بود 🙂
ساغول منیم ناز بالام
یعنی میگی منم برم این دندان رو بکشم. این دندان بینوای من یک بار عصب کشی شده بعد روش پیچ و مهره کردن و هرچند وقت یک بار درد میگیره و من چرک خشک کن میخورم تا دردش بخوابه اما به احتمال زیاد یک موی نازک عصبی اون ته ته گیر کرده که هرچند وقت یک بار امونم رو میبره
مثل یه باور قدیمی که هرچقدر هم که تلاش میکنی به خاطر اطلاع نداشتن از اون باور درجا میزنی و نمیتونی دردات رو کم کنی
آفرین چه تعبیری.
هییی لیلون جان کلن ایرانی ها از لحاظ دندون خیلی مشکل دارن.
من خودم انقدر رفتم که دیگه کم مونده من به دندونپزشک بگم چی کار کنه
به احتمال قوی عصب کشی کامل نبوده و کیست داره دندونت
پیش یه دندونپزشک خوب برو لیلون همش که نمیشه چرک خشک کن بخوری و اونم افاقه نکنه.
طی تجربم ایمپلنت باز بهتر از روکش کردنه.
روکشا اغلب بعد از مدتی می افتن.
راستی لیلون نکنه از خمیردندونامون باشه؟!
آخته اغلب توشون قند دارن سدیم ساخارین
دیدی تو طب سنتی هم میگن!