صراحت و وضوح بیان
کلماتی مثل آزادی، محبت، مردم و … کلمات کلی و عمومی هستند که افراد مختلف میتوانند تعبیر و معنای مختلفی از آنها استنباط کنند.
همین کلمه مردم که در گفتمانهای سیاسی بسیار به کار گرفته میشود یکی از غیر شفافترین، تعبیرهاست.
مثلن مسئولی میگوید مردم نمیخواهند
یا مردم میخواهند.
مقصود او از مردم دقیقن چه کسانی هستند؟
اکثریت مردم جامعه یا طرفداران خودش؟
ما اغلب با بازی کلمات، و به کاربردن کلماتی با بارِ معنایی کلی، معنای واقعی را تحریف میکنیم.
مثلن یک مثال سادهاش جایگزین کردن همه به جای دوستان است که معنای نادرستی به مخاطب ارائه میکند.
میگوییم:
همه از من تعریف می کنند
در حالیکه جمله درست و واضح این است که:
دوستانم از من تعریف میکنند.
۴، ۵ دوستی که دارم، تازه آنهم معلوم نیست که تعریفشان حقیقی است یا هندوانه زیر بغل کردنیست دوستانه.
کلمات کلی، دستاویز خوبی هستند برای سردرگم ساختن و گمراه کردن مخاطب.
صداقت در کلام، از بهکارگیری درست و دقیق کلمات حاصل میشود.
در مکاتبات اداری سازمانها، از این دست کلیگوییهای گمراه کننده بسیار است.
در کنار این مشکل گاه استفاده از کلمات ثقیل و جملات طولانی هم بر بدفهمی بیشتر میافزاید.
بد نیست تا خوان صحبت از کلمه و معنا باز است، گریزی هم بزنیم به اصطلاحات حقوقی.
اغلب احکام صادره حقوقی لبریز از کلمات فقهی ،حقوقی، عربی و فنیاند که حتی یک تحصیلکرده مقطع دکترا اگر رشتهتحصیلیش مرتبط با زبان عربی و حقوق نباشد، نمیتواند معنا را به خوبی دریابد.
کاش زیر حکم صادره ترجمه عامیانه قابل فهم عموم هم نوشته شود تا صاحب حکم یا پرونده بدون توسل به وکیل یا اهل فن، حکمش را دریابد.
به راستی مزید امتنان و اعزاز و توقیر خواهد بود.
شایان ذکر است که ارسطو، اولین فردی بود که به این موضوع پرداخت؛ صراحت در بیان و استفاده از کلمات دقیق برای بیان منظور نظر گوینده برای ابهام زدایی و ایجاد ارتباط شفاف.
۲۳ آبان هزار و چهارصد و دو
✍️ نینوا
آخرین دیدگاهها