کاریکلماتور 12

karikalamator

کاریکلماتور

کاریکلماتور هایی زمستانه🌨☃️

❄️ زمستان تا سه دخترش را عروس نکند، نمی‌گذارد بهار خودی نشان دهد.

🧊 سرما چو از حد بگذرد، بهار خیال بد کند.

❄️ برف‌ها تا دست به دست هم دادند، یخ زدند.

🧊 خورشید رفت تا برف زنده بماند اما برف از غم دوری یخ زد.

❄️ گل یخ تنها یخی است که خورشید آبش نمی‌کند.

🧊 زمستان، بهاری است که گرد پیری بر رویش نشسته.

❄️ برای آمدن بهار اسفند سوزاندم.

🧊 وقتی به تصویر یخ نگاه می‌کنم، چشمانم لیز می‌خورند.

❄️ آنقدر آدم یخی بود که تا از کنارش رد شدم، سرما خوردم.

🧊 یخ احساست، تنور دلم را سرد کرد.

❄️ آنقدر از زندگی دلسرد شدم که رگهایم یخ بسته.

🧊 حتی خورشید هم نمی‌تواند سردی نگاهت را گرم کند.

❄️ وقتی نگاهم به نگاهت تلاقی می‌کند، در وجودم گرما کولاک می‌کند.

بعد این همه مطلبِ یخ 🫖☕️ می‌چسبه🙂

۷ اسفند ۱۴۰۲
✍️ نی‌نوا

@neynava_nevesht

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *