تازه نوشته ام داغ بخوانید

من اگر ساقه طلایی بودم

من اگر ساقه طلایی بودم:به سیمین ساق دیوان حافظ می‌گفتم: قِندی قِندی پ.ن:قِندی از جمله واژه‌هایی است که برای تمسخر استعمال می‌شود و همراه با ادای کلمه که حتمن

گل‌های مشکل‌گشا!

داستانک / داستان کوتاه / ادامه نویسی در حیاط خانه بذر گیاهی که نمی‌شناختیم کاشیتم.اما این بذر از کجا بدستمان رسید؟! باغچه کوچکمان پر بود از پونه و نعناع،

خیاط مهربان

خیاط مهربان داستانک/ داستان کوتاه مثل هر روز بعد از سلام و صبح بخیر به کسبه، افتان و خیزان با قد کوتاهش کرکره را به زحمت بالا داد و

میترا یا زهرا؟

میترا یا زهرا؟ داستانک / خیال خواب‌آلوده تا خواستم به بدنم کش و قوس بدهم ساقِ پای راستم گرفت.دردش از خواب بیدارم کرد. عضله مثل سنگ شده بود، شروع

دردِ پیری😔

دردِ پیری😔 اشک در چشمانش نشست.به زور جلوی خودش را گرفت.داروهایی که می‌خورد شاید تا حدودی آرامش می‌کرد اما از سویی، کلیه هایش را از کار انداخته و دست

پارسا

داستانک / ادامه نویسی بابا جوری به چاقو نگاه می کرد که انگار اولین بار است آن را می‌بیند. داستان برمی‌گردد به نق و نوق های پارسا:نه من نمیاممن

روزِ گلِ محمدی 🌸

روزِ گلِ محمدی 🌸 خاطره / طنز روز بازار هفتگی بود و مادر دو کیلو گل سرخ اعلی خرید.  گل سرخ هایی که از بویشان مدهوش می‌شدی؛رنگ و عطر گلها دستت

ارز دیجیتال و سکه های مجازی

نات کوین / همستر / تپ سواپ و … برنامه های تلگرامی که برای بدست آوردن سکه و میلیونر شدن کافیست به صفحه گوشی بی نوا بی وقفه ضربه

به هدفات بچسب

به هدفات بچسبنه به آدمانذار آدما، راهتو از سمت هدفت کج کنن خودت؛خودت مهمیخیلی مهم تو باید هم عاشق باشیهم معشوق هم بچه باشیهم پدر، هم مادر هم معلم

باغ همسایه

باغ همسایه شعر روح شاد باغِ همسایهمست و شیرین می‌خرامید و سخن می‌گفت گویی دلش برای نهال کوچک گیلاس،ماهی قرمز درون حوضو حیاط نقلی این سوی دیوار پرپر بود.