راستش را بخواهید معادل فارسی دلنشینی برای پکیج پیدا نکردم.

آیه زیر را به دقت بخوانید.

پیشنهاد میکنم قبل از خواندن ادامه مطلب، به این فکر کنید که این آیه چه نکاتی در خصوص توسعه فردی میتواند در بر داشته باشد!

آیه ۱۷۷ سوره بقره:

نیکوکاری آن نیست که روی خود را به سوی مشرق و یا مغرب بگردانید، بلکه نیکی آن است که کسی به خدا و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیامبران ایمان آورد و مال خود را با وجود دوست داشتنش، به خویشاوندان و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان و گدایان و برای آزادی بندگان بدهد و نماز را بر پای دارد و زکات را بدهد، و آنانکه چون عهد بندند، به عهد خود وفادارانند، و در سختی و زیان، و به هنگام جنگ شکیبایانند، آنانند کسانی که راست گفته اند، و آنان همان پرهیزگارانند.

عادت ندارم زیاد بروم تفسیر بخوانم و در جزئیات کلمات عربی گم بشوم، اصلن اینها من را از خواندن زده میکنند.

دوست دارم خودم با تامل و تفکر چیزی را کشف کنم حتی ناقص و یا نادرست.

من همیشه معنای قرآن را میخوانم و نظرم این است که با تامل در آیاتش می توانیم در هر برحه از زندگیمان درسی بگیریم.

اصلن کل این دنیا یک کلاس درس است، از آن علف کوچک هرز بگیر تا کهکشانها.

زیاد خودم را درگیر آیاتی که درباره موضوعات مختص اعراب آن زمان بود نمی‌کنم و توجهم را معطوف به موضوعات عمومی می‌کنم که می‌تواند برای امروزمان اثر مثبت و سازنده ای داشته باشد.

همین آیه‌ی بالا را بخوانید، پر از مطالب توسعه فردی است:

اول جمله می گوید نیکوکاری آن نیست که روی خود را به این سمت یا آن سمت بکنید، یعنی غرق در ظواهر عبادت باشید. بدون تفکر نقادانه و صرفن از روی تقلید و …

تفکر نقادانه را در بحث توسعه فردی به یاد دارید؟

و اشاره به موضوع ایمان دارد:

ایمان به خدا که در تمام بحثهای توسعه فردی، اتصال به نیروی قادر لایتناهی باعث دید مثبت، افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس می شود.

بخشش اموال به نیازمندان که شامل خویشان، یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان و گدایان و بندگان در اسارت است و همه اینها به بهبود روابط اجتماعی ما می انجامد.

حتمن با من موافق هستید که انسانهای بخشنده جزو افراد محبوب در جامعه هستند که اغلب در کسب و کار و زندگی خانوادگی خود موفق عمل می‌کنند.

بخشش باعث تثبیت نگرش وفور در فرد می‌شود، این ضرب المثل که با هر دستی بدهی با همان دست می‌گیری یک قانون است و همه ما به کرات این موضوع را تجربه کرده ایم، اصلن قانون طبیعت بده بستان است و همین جریان زندگی را ساخته است.

با بخشیدن در واقع ما بر ترس از دست دادن فائق می‌آییم و همین عبور از ترس یکی از اقدامات اساسی در بهبود شخصیت است.

برپا داشتن نماز که من  آنرا شکرگزاری و عبادت عمومن معنا می‌کنم هم یکی از همان اصول اساسی در بحث توسعه فردی است.

انسان با ارتباط با نیروی معنوی مافوق و شکر‌گزاری، نعمتها و امکانات موجود را می‌بیند و  در نتیجه بهتر و بیشتر از آنها بهره برداری می‌کند و با ایجاد احساس مثبت که یکی از ابزارهای قدرتمند هر تغییر مثبتی است در جهت اعتلای فردی خود گام بر می‌دارد.

زکات صرفن در زمینه مال و اموال نیست و ما هر آنچه که بدست میآوریم اعم از مهارت و توانایی را نیز شامل می شود.

به اشتراک گذاری دارایی مادی یا معنوی راهی است برای تثبیت آن دارایی.

مثلن زکات علم آموزش آن است و همین زکات سبب تثبیت مهارت و توانایی ما می‌شود.

شما هم حداقل یکبار تجربه این را داشته‌اید که وقتی ما درسی یا مهارتی را در اختیار کسی قرار می دهیم، خودمان بیشتر بر آن مسلط می شویم و حتی گرههای کور آن موضوع برای خودمان باز می‌شود.

تعهد به عهد : یک اصل بسیار بزرگ

ما با دیگران عهد و پیمان می‌بندیم و به آسانی آنرا زیر پا می گذاریم .

یا به نظرم از آن مهم‌تر ما با خود عهد می‌بندیم، مثلن فلان کار را باید انجام دهم و فلان کار را نه یا باید از این به بعد اینگونه رفتار کنم و یا آنگونه و یا حتی همین برنامه روزانه ای که می‌نویسیم یک عهدنامه با خودمان است که به راحتی زیر پا می‌گذاریم و همین عاملی می‌شود برای کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس  و شکل‌دهی احساس بد نسبت به خود و توانمندیهایمان و همینطور ایجاد یک شخصیت سست و ناپایدار و فردی بدون مسئولیت.

( که البته این موضوع باعث می‌شود زیر بار هر تعهدی هم نرویم، چه خودمان و چه دیگران، مثال ساده‌اش که برنامه ریزی را گفتم این بار با حساسیت بیشتر و اصولی‌تر طراحی می‌شود تا برای انجامش بر سر عهد خود بمانیم.)

یکی دیگر از اصول توسعه فردی ، همین پای تعهداتمان ماندن است که به ثبات شخصیت در ما می‌انجامد.

صبوری اصل دیگری در بحث توسعه فردی، تاب آوری و شکیبایی در هنگام مشکلات است.

وقتی کار سخت می‌شود می‌توانیم با آن به عنوان یک چالش روبرو شویم، اصلن همین لفظ چالش بار معنایی مثبتی دارد و نگاه ما از یک مشکل را به یک تلاش برای موفقیت سوق می‌دهد.

به چالش کشیدن خود، یکی از راههای تجربه خلاقانه است و همینطور افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس و عبور از ترس و تنبلی.

موضوع دیگر راستگویی است.

نیاز به گفتن ندارد که صداقت شاه کلید ایجاد ارتباطات موثر و سازنده با خودمان و دیگران است و همواره صدق کلام و رفتار از ما یک شخصیت محبوب و قدرتمند می‌سازد که در عرصه‌های مختلف زندگی به موفقیت دست می یابد.

آنان پرهیزگارانند…

وقتی از غذایی که برایمان ضرر دارد دوری می‌کنیم.

از انسانهایی که در ما انرژی منفی چون حقارت، ترس  و ناامیدی القا می‌کنند دوری می‌کنیم.

وقتی از افکار منفی پرهیز می‌کنیم.

استفاده از شبکه های اجتماعی را محدود و معقول می‌کنیم.

از رفتارهای ناپسند دوری و حذر می‌کنیم

و در کل با برحذر داشتن خود از هر آنچه که ما را از بهتر بودن دور می‌کند، به مفهوم پرهیزگاری می رسیم.

پرهیزگاری، معانی چون دوری از شتاب‌زدگی، تامل، مکث و بهینه رفتار کردن را نیز می‌تواند شامل شود‌.

می‌بینیم که در انیجا نیکوکاری همان توسعه فردی است که در ابعاد مختلف، روحی، جسمی، ارتباطات و کسب و کار به زیبایی با دادن کدهایی به آنها اشاره شده است و در واقع این یک پک توسعه فردی در قالب کلمات است.

نی نوا

سال ۱۴۰۱