خیال
می خواهم به درون یک گل سرخ سفر کنم
می خواهم بنشینم پای صحبت یک کوه بلند
می خواهم درون قلب سنگی یک عروسک بروم
می خواهم حرف “با” شوم میان جملات یک کتاب
می خواهم لابلای حبه های قند
برای مرگ شیرین دلم آب شود
می خواهم دم جنبانک بشوم روی یک درخت کاج
می خواهم خال بال یک پروانه زیبا شوم
می خواهم رایحه روح جلا، مانده در ذهن یک عاشق بشوم
می خواهم صدای شر شر آب در رودی جاری بشوم
می خواهم هسته گیلاس شیرینی بشوم
که مرا به دورترین نقطه ی هوا پرت کنند
می خواهم روی پای ریشه چنار پیر در خواب شوم
می خواهم دست نوازشی شوم بر تن خسته زمین
می خواهم شب به شب با بوسه آسمان به خواب روم
می خواهم رنگ سفید تکه ای ابر شوم
می خواهم بروم زیر جلد یک درخت
کنار سنگهای کف رودخانه، آب را مزه کنم
می خواهم حس لطیفانه یک گلبرگ شوم؛
که زیر انگشت احساس دخترک می میرد
می خواهم هر شب دست بکشم به زلف ماه
می خواهم قاصدکی باشم پر از پیغام امید
میخواهم قطره باران بشوم
که می چکد روی گونه کودک چشم به راه آب
می خواهم کاغذی بشوم
که رویم بنویسند سلام، عشق، خدا
می خواهم نان برشته ای داغ شوم
بر سر سفره بی نان و نوا
…
آه بس کن نی نوا
بی خیال این همه حال و هوا
نی نوا 22 آذر
الهام گرفته از شعر زن _ شمن رضا براهنی :
سوار پرنده شدن و
از ستاره فرود آمدن و
در درخت فرو رفتن
رسیدن به
ته
به ته آفتاب و باز گشتن به پشت پرنده و زن – شمن
شمن : راهب برهمایی
ترکیبی آنافورا شعرین
نکته قند پهلو :
احتمالن برای این سروده نیز شعرای برجسته آنسوی آسمانها، تشکیل شور داده و درخواست خود، مبنی بر اینکه خدا شعر را از من بگیرد و یا مرا به شعر راه نماید را موکدن به سمع و نظر خدا برسانند.
14 پاسخ
اول سلام.
دوم عکست چقدر قشنگه. یه دقیقهی کامل خیره شدم بهش. مغزمونوازش داد عکست. عکسِ مغز نواز.
منم برایت کمی مِر سراییدم:
میخواهم به درون شهر شبستر سفر کنم
میخواهم بنشینم پای صحبت میشوداغ
میخواهم درون قلب ماشین اسباببازی سینا بروم
میخواهم حرف صاد شوم میان جملات کتابی که زهرالی خوانده
میخواهم لابلای کشک بادمجان
برای هضم سریع بادمجان فدا شوم
میخواهم قارقا شوم روی درخت خرمالوی حیاط خانه زهرالی
میخواهم شبنم یخ زده بر روی سیبیل یک گربهی زیبا بشوم
میخواهم رایحهی ته دیگِ زعفرانی در ذهن یک قارینقولی شوم
میخواهم صدای زر زر یک طفل دماغو بشوم
میخواهم پستهی بیباکِ قرابیه شوم
که مرا پرت کند به اعماق جهاز هاضمه
بقیهی میخواهم ها را به دلیل ضیق وقت به زمان دیگری منتقل میکنم. این مِر من تقدیم تو باد. متاسفم که نهایت ابراز علاقهی من ختم میشه به مسخره بازی. میخوام توبه کنی و دیگه نگی ماشالا صبا بالیا😂.
خودابیظ
صبالی سلطان
صبا استاد گاهی میگه برخی از کامنتا از نوشته من با ارزشترن. کامنت تو هم واقعا خوندن داره
واقعن ایموجی انگشت شست روی اشاره
ساغووول
عکس مغز نواز
روح نواز داشتیم این دیگه جدیده
به به چه شعری برکانا صبا بالیا گفتنم اتفاقن اومد باز
اون قارینقولی و شبنم یخ زده رو دوست داشتم
مرت به سوی شعر بسی راه پیموده بود
به قول سینامون خودابیظ صبالی سلطان فخر دوران
زهرا چقدر تو زیبا مینویسی دختر. این همه لطافت از کجا میاد. زهرا این عکسه که وقتی اسمت رو گوگل میکنی میاد میگه زهرا زمالو از تهران خودتی؟ نمیدونم چرا فکر میکنم بچگیهای خودته. به من بگو و من رو از ابهام دربیار. آخه اونم یه متن قشنگ نوشته
ممنونم لیلون باجی جان
ای جانم
درباره من رو بخون که از خودم رو نمایی کردم عزیزم
زهرا جون رفتم و تصویرت رو دیدم ولی با اون تصویری که من داشتم خیلی فرق داشتی. نمی دونم چرا من تو رو یه دختر با ابروهای خیلی مشکی و محجبه تصور کرده بودم. بعد کتاب راز عالم ر و که برام فرستادی گفتم این تصویر با مطالب این کتاب تناقض داره و سعی کردم تعدیلش کنم اما همچنان محجبه بودی. فکر کنم اون زهرا زمانلو که همش عکسش می اومد تو ساخت این تصویر مقصر بوده. ولی چشمهای خیلی شیطونی داری و این شیطنت توی چشمات رو دوست دارم.
امیدوارم نا امیدی خوبی بوده باشه
آره اون عکسو میگی مربوط به شرکت کننده توی قلم چی هست
اسممو که میزنی تو گوگل اون میاد بالا
کم کم خودمم داشت باورم میشد اون منم
ای جااانم تو شیطنتو از کجا خوندی شیطون بلا
کلن من آتش زیر خاکستر کیمین هستم لیلون باجی
سلام خانم زمانلوی عزیز
مطالب سایت شما رو خوندم نوشتههاتون بسیار دلنشین و جانانه است.
ممنون بابت اشتراک گذاری مطالب مفید.
🌸🌸🌸
مانا باشید
سلام خانم جوینده نازنین
دوست هنرمندم
زنده باشین
خوشحال شدم از این پیام پر مهرتون
متن خیلی خلاقانه بود.
زنده باشید جناب صفری
آنافورای زیبایی بود زهرای عزیزم.
میخواهم بوسهای باشم روس گونه زیبایت خانه کنم
میخواهم دستی باشم که دستان هنرمندت را نوازش میکند
میخواهم سبدی گل یاس را تقدم قلم عاشقت کنم.
به به عهدیه جان
ممنونم
چقدر چسبید
قلمت سبز و دلت شاد عزیز