یک جمله … یک تأمل 1

در این یادداشت وبلاگی دوست دارم کمی درباره این جمله فکر کنم:

سوره انفال آیه ۳

«مومنان آنانند که نماز به پا می‌دارند و از آنچه روزیشان کرده‌ایم به دیگران می‌بخشند.»

خب این جمله دارای دو قسمت است، بخش اول به موضوع نامرئی و مجازی ارتباط الهی اشاره دارد و قسمت دوم یک اقدام و واکنش در امتداد بخش اول؛ یعنی ارتباط با خدا فرد را برای بخشش آماده می‌کند.

می‌دانیم مومن کسی است که ایمان او به خدا محکم و نفوذناپذیر است و او در خلال تقویت ارتباط معنویش با خدا با بهره‌گیری از اقدامات عملیِ‌نیک، این ارتباط را تقویت و در نتیجه اقدامات عملی بعدی خود را نیز ارتقا می‌دهد، مثل یک فلش دو جهته.

از این جمله می‌خواهم به نتیجه‌ای در خصوص تولید محتوا برسم:

صرف دوست داشتن یک هدف، فرد را به جایی نرسانده و نخواهد رساند، مگر اینکه در جهت تحقق نیت و درخواست خود اقدام عملی هم انجام دهد.

فرض کنید دوست دارید یک نویسنده تاثیرگذار شوید، مادامیکه فقط بخواهید، در همان مرحله خواستن باقی خواهید ماند، مگر اینکه دست به قلم ببرید و در هر شرایط مراد و نامرادی بنویسید و کسب تجربه کنید.

یا به عنوان مثال می‌خواهید به حجم دلخواهی از ثروت دست یابید، صرف خواستن ثروت، می‌شود یک رویای جذاب دست نیافتنی که از دور برایتان دست تکان می‌دهد.

در تولید محتوا هم داستان همین است، برای خلق یک محتوای موثر و شایسته، باید دست به اقدام زد، خلق ایده کرد، برایش برنامه ریخت و تلاش کرد تا محتوایی ارزنده و ماندگار به دنیا عرضه کرد.

به نگاهی دیگر می شود به این نکته هم پی برد که دنیای مجازی بدون قدم گذاشتن در دنیای حقیقت و فیزیکی نمی تواند به بالندگی و نتایج حقیقی برسد.

مثل این می‌ماند که طرف از صبح تا شب نماز بخواند اما هیچ اقدامی برای اینکه خیری به کسی برساند، انجام ندهد.
این عبادت مجموعن می‌شود اتلاف وقت و انرژی، چون عبادت برای تقویت و رشد است و بخش محرکه و انگیزشی داستان و نه نیاز خدا و در لایه ای عمیق تر، اصلن مجاز برای این است که به اقدام حقیقی و متقن نیک هدایت کند، مثل همان تیز کردن تبر است، اما هدف قطع درخت است، نه تبری تیز و بلااستفاده.
پس همگام با پیشروی در دنیای مجازِ تخیل و فکر باید دستها را به کار گرفت.

اما درس دوم :

از زاویه ای تخصصی‌تر، اگر محتوای تولیدی برای خود فرد یا مخاطب، دستاوردی و لو غیرمستقیم در جهت یک نتیجه ملموس نداشته باشد، فاقد درجه اعتبار است.

شاید با این جمله تصور کنید که کمی کمال‌گرا شده ام، اما با نگاهی واقع‌بینانه می‌بینیم که محتوایی که روی خود فرد حداقل یک تاثیر فیزیکی و حقیقی نداشته باشد، به درد نمی خورد.
حتی تاثیر معنوی که به خروجی فیزیکی منتج نشود هم بی ارزش است.

منظورم از تولید محتوا ،محتوای تفننی و یا محتوایی صرفن در جهت جلب رضایت قلبی محتواگر نیست، نگاه من به تولید محتوا به مثابه یک حرفه‌ و نگاهی جدی و سازنده است که باید برای مولد خلاق خود، دستاوردی حقیقی و رضایت بخش داشته باشد تا او را برای صرف وقت و هزینه بیشتر در جهت تولید محتواهای بهتر و بهینه‌تر یاری کند.

درست است که رسیدن به نتیجه مادی در تولید محتوا زمان‌بر است، اما در امتداد تولید خدمات صادقانه برای خود و دیگران ناگزیر این موفقیت قابل حصول است.

محتوای ارئه شده باید بر مخاطب از لحاظ کسب دانش، مهارت و یا احساس خوب آنچنان موثر عمل کند که نیروی محرکه‌ای شود برای برداشتن گام مثبت عملی در جهت منافع مادی و معنوی مخاطب برای خود و دیگران‌ ولو یک قدم بسیار بسیار کوچک.

۱ همیشه باارزش‌تر از ۰ است.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

2 پاسخ

  1. اولین باری بود که اینجور مطلبی دیدم. ایجاد رابطه بین آیه قرآن و تولید محتوا و اینطور با ظرافت.

    به نظرم میومد که قرآن منبع منطق و ایده است. اما شهامت عملی کردن این رو نداشتم.
    شما اینکار رو کردید.

    1. ممنون از نگاه زیبای شما آقای صفری خلاق
      زمانهایی بود و البته الان کمتر شده، من مدتها روی یک آیه مکث میکردم و از زوایای مختلف بررسیش میکردم
      با شرایط حال میسنجیدمش و …
      بله حق با شماست قرآن منبع منطق و ایده است و البته همه جهان

      راستی این مطلب https://zahrazamanlou.ir/1996/1996/ هم که البته قبل تر نوشتم، از یک آیه قرآنی به بحث توسعه فردی رسیدم که اگه دوست داشتید، سر بزنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *