تایید و تحسین‌طلبی

عادت نکوهیده‌ی تایید و تحسین‌طلبی؛
آنچه هر روز بیشتر گرفتارش می‌شویم

اغلب ما از اوان کودکی به خاطر لبخند پدر و مادر و کف و تحسین اطرافیان برای کارهایی که به درستی یا خوشمزگی انجام می‌دادیم یا اخم، تنبیه و انتقاد به هنگام انجام نادرست یا خارج از چهارچوبِ‌ کارمان، وابستگی عاطفی پیدا کرده‌ایم و عزت و اعتماد به نفسمان بر آن اساس شکل گرفته.

ما با تایید و تحسین به وجود خود دلگرم شده، حس قدرت پیدا کردیم و با انتقاد و سرزنش تضعیف شدیم و کم و بیش بر همین اساس هم زندگی خویش را ساختیم.

مثلن امروزه روز، حرکت در خلاف جهت جریان، گاه چالش بزرگی است که ریسک انجامش را به جان نمی‌خریم؛
چون ما انسانها ذاتن از تنهایی و طرد شدن می‌هراسیم.

اما در کنار این نقیصه‌ که اگر اغلب نگوییم، بیش از نیمی با آن دست و پنجه نرم می‌کنیم، با مجازی شدن خدمات و شبکه‌‌های اجتماعی، رو به فزونی و رشد گذاشته است.
حالا دیگر بازخورد مثبتی چون لایک و ویو در کنار حس خوبی که به ارمغان می‌آورد، درآمدزا هم هست.
و این می‌شود که ما بیش از پیش به این عادت نکوهیده خو می‌گیریم.
همانی که کم‌کم هویت را از ما می‌گیرد و تبدیلمان می‌کند به مجموعه‌ باور و مقبولیات مخاطبان.

و این بزرگترین فاجعه‌ای است که می‌تواند برای یک انسان رخ دهد.
از دست دادن یک روح خلاق قبل از مرگ جان.

اما چطور می‌شود از این دام زیبا و فریبنده نجات یافت؟

این‌ها راه‌کارهایی است که با کمی تأمل به دست آمده‌اند و صد البته کافی و کامل نیستند و خوشحال می‌شوم اگر شما هم راه‌کاری تجربه کرده یا آموخته‌اید به آن اضافه کنید:

۱. داشتن نگرش و تفکر نقادانه در مورد کار و باورهایمان برای محک زدن و بعد ثباتشان.

۲. کسب دانش و اطلاعات مورد نیاز در مورد کاری که در حال انجامش هستیم تا حتی اگر بازخورد منفی دریافت کردیم، به درستی کار خود مومن بمانیم.

۳. سعی کنیم با تمرکز، حواس جمعی و هوشمندی از اشتباهات کوچک برحذر بمانیم.

۴. از تصمیمات خود کمتر با دیگران صحبت کنیم.

۵. بیشتر سکوت کنیم و انرژی خود را معطوف کاری که باید بکنیم.

۶. هر زمان که درباره بازخورد مثبت یا منفی دچار واکنش احساسی شدیم به خود نهیب زده، هشدار دهیم که من‌ یا همان ایگو در حال فربه شدن است و هر چه او بزرگتر شود اجازه حضور کمتری به روح بزرگمان خواهد داد.

۷. بودن در لحظه‌ی حال با تمرکز بر روی یک کار و آرامش و آهستگی و خودداری از شتاب و چندکارگی.

۸. اهداف خود را بزرگ و بزرگتر کنیم و همینطور درونی، اهداف نباید جنبه‌ی ایگوستیک داشته باشد، یعنی بدست آوردن پول، مقام، شهرت و … که همه به یک من محدود ختم می‌شوند.

۹. ریشه‌های ترس از بازخورد منفی و عدم تایید را شناسایی کنیم؛
من دقیقن از چه می‌ترسم؟
چرا عامل فوق این‌همه برایم ترسناک است؟

۱۰. تعطیل کردن پرسش‌هایی با پاسخ واضح و سوالاتی که با اندک تأمل می‌توان به جوابشان دست یافت.

۱۱. وضع اصول و قواعد منحصر به فرد هوشمندانه‌ی شخصی و پایبندی به آنها.

۱۲. هر وقت وسوسه دریافت تحسین و تایید در وجودمان حلول کرد؛ مثلن چک کردن شبکه‌های اجتماعی، از خود بپرسیم که چرا دیدن بازخورد برایم این همه مهم است؟
آیا این کار در حد خلق یک اثر، ارزشمند است؟

۱۳. به هنگام شروع وسوسه، کار مثبت و سازنده‌ای را جایگزینش کنیم، البته کار نباید انرژی بر و سخت به نظر برسد که بی‌خیالش شویم، مثلن:
خواندن یک صفحه کتاب
نوشتن ۵ دقیقه
خطاطی چند خط
نقاشی کوچک
و …

۱۴. رصد کردن رفتارمان در طول روز و یادداشت کردن حتی جزئی‌ترین رفتار مرتبط با این عادت نکوهیده و سعی در کاهش آمار.

۱۵. مقاومت در همان لحظه‌ی اول بسیار سودمند و هوشمندانه است.
بگذاریم ایگو ناله کند و بعد بمیرد.

۱۶. شرایط وسوسه را کاهش دهیم:
گوشی را از خود دور کنیم.
اعلان پیام شبکه‌های اجتماعی را بی‌صدا کنیم.
از افرادی که مدام در حال قضاوت دیگران هستند، دوری کنیم.

۱۷. ممنوعیت کار با فضای مجازی در ساعات اولیه روز.

۱۸. مراقبه

۱۹. تخلیه‌ی احساسات منفی و مثبت توسط نوشتن و رها کردنشان.

هر زمان که به خودمان باور داشتیم و در مقابل بازخورد مثبت و منفی، واکنشمان خنثا و سازنده بود، یعنی به فکر دریافت نکاتی برای ارتقا بودیم و نه احساسی شدن، آن وقت است که برای عزت و اعتماد به نفس خود گام بزرگی برداشته و ایگوی خود را به کام مرگ و روح را به تبلور رسانده‌ایم و این رخداد فرخنده‌ایست و باید آنرا جشن گرفت.

امید که همه تجربه‌اش کنیم💫

۳ فروردین ۱۴۰۳
✍️ نی‌نوا

مقاله

توسعه_فردی

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *