کلمه بازی 2

کلمات words

 کلمه بازی امروز شامل : پسوند سازی، کاریکلماتور، تصویر نوشته و واژه نوبرانه است .

 

پسوند سا:

(پسوند) ادات تشبیه است در آخر کلمات . مخفف آسا: شبه ، نظیر، مانند، مثل ، چون ، گون ، گونه ، آسا، وار، شبیه ، شکل ، صفت . (برهان )

(شرفنامه ٔ منیری ) :
در بدی و گدی توئی منحوس
ساستا سا و ساسیا آسا.               فرالاوی

این پسوند به معنای مماس و ساینده نیز به کار میرود.

توضیح : ساستا و ساسیا نام دو دیویست که تابع اهریمن بودند.

 

احتمالن شما هم مثل من نام فرالاوی کمی برایتان عجیب بوده و درباره اش کنجکاوید .

در ویکی پدیا آمده :

ابوعبدالله محمد بن موسی شناخته شده به فَرالاوی شاعر ایرانی همدوره با شهید بلخی است. رودکی از او و شهید یکجا چنین یاد می‌کند:

شاعر شهید و شهره فرالاوی واین دیگران به جمله همه راوی

از وی تنها ۳۷ بیت شعر باقی مانده‌است که آنهم در برخی لغت نامه ها آمده.

روا نبود که با این فضل و دانش
بود شربم همی دائم ز منده .

(منده: کوزه شکسته)

در این بیت خود فرالاوی هم به مظلومتیش اشاره کرده است.

احتمالن مثل این شخصیت  گلام(Glum) در گالیور، خیلی ناامید بوده و شاید هم دیده نشدنش چیزی شبیه به داستان نیکولا تسلا باشد.

اما هنوز ذهنم درگیر کلمه فرالاوی است. معنای این کلمه چیست؟

آیا شما میدانید؟

 

 پسوند سا

درسا

مهسا

قند سا

مردسا

یلسا

نیلسا

آنیسا

روح سا

فلک سا

نگین سا

 

نگاهت درسا ، کلامت قندسا، تو ای مهسا. ( نمی دانم چرا یاد آهنگهای ویگن افتادم)

با هیبت مردسایش، رنگ از رخ هر چه نامرد بود، بباخت.

چنین یلسا بازوان به جز رویا نتوان دید. (یل : پهلوان)

سیل اشکم نیلسا، عشق تو چون موسی عصا،ای گلسا نسا راه نجاتی باز کن.

لحظه لحظه هایم در جستجوی آنیسا بر باد رفت، لیک آنی از آنت مرا روح ساست.   (آن در عرفان به معنای عشق است.)

صدای فلک سایش، گوش ملک را هم کر کرد.

نگاه نگین سایش، برق از چشمم ربود.

 

کاریکلماتور

آتش :

آتش دل را جز به چشمه چشم نتوان نشاند.

با آتش عشقت دلگرم میشوم.

هیزم امید را آتش تنها تویی.

هر روز آتش خورشید به راه است.

شب از خورشید آتش افروز خبری نیست.

 

زمین :

چشمان آسمان روز و شب به زمین است.

زمین قلبم، به آسمان عشقت زنده است.

آسمان تخیلم بر زمین اراده ام استوار است.

زمین و زمان به هم می پیچند تا آسمان خورشید و ماهی نشان دهد.

 

تصویرنوشته

مرا آرزوی دنیای توست،

دنیایی که از چشمانت آغاز میشود

و برزخ را به بهشتی فرو مینشاند.

 

نوبرانه واژه

نوبرانه واژه امروز، قلقلک واژه است.

شاید در نگاه اول، یاد کاریکلماتور بیفتید، اما گفتنی است، کاریکلماتور همواره شیرین نیست و گاه کاممان را تلخ و اندیشه مان را به تامل بیشتر وا دار میکند، در مقابل قلقلک واژه تنها به سیر شکر پرانی در یک متن و عبارت اشاره دارد.

نکته :

این قلقلک واژه همانطور که از نامش پیداست، قلقلکی است که با تماس چشم مخاطب با چند واژه و جمله حاصل میشود و اگر شما از آن دسته افرادی هستید که در مقابل قلقلک مقاومید و ککش نمی گزد و لبش در نمی رود، باید بگویم که این واژه در مقابل شما از درجه اعتبار ساقط است و سر تعظیم به این همه جدیت و خشکیت شما فرود میاورد.

مثالی برای کاربرد :

مثلن نویسنده خوش ذوق طنازی چون من و شما، بعد از اندکی شکر پاشی میتواند بگوید، خب دوستان عزیز بعد از کمی قلقلک واژه برویم سر اصل مطلب و …

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

7 پاسخ

  1. زهرا جان قبل از هرچیز بابت کتاب خوبی که برام فرستاده بودی ازت سپاسگزارم. بی فوت وقت در چشم به هم زدنی چند صفحه از ان را خواندم و فوق العاده بود.
    متاسفانه من در بنامه ریزی که داشتم نا موفق بودم و دوباره اوضاع نوشتن و انجام تمارینم هردم بیل شده. حالا شاید با خوندن این کتاب روی دور خواستن توانستن است بیفتم و تنبلی دست از سرم ول کنه
    خیلی خوشحالم که تو همچنان پر قدرت ادامه میدی. این تمرینای تو باعث میشه که دوباره پر توان ادامه بدم

  2. خیلی خوشحالم که کتابو داری میخونی لیلون باجی
    این یعنی اینکه در بهترین وقت به دستت رسیده
    خیلی کتاب خوبیه من این 6 امین باره دارم میخونمش و همیشه حس خیلی خوبی ازش گرفتم
    لیلون تو میتونی
    ال مرد اولار گز ( با ضمه) نامرد دست مرد اما چشم نامرد
    واسه این ضرب المثل حتی یه محتوا هم درست کردم دوست داشتی ببینش یه داستان واقعیه از کارم
    اینجا میتونی ببینیش ، شایدم دیدی قبلن
    https://www.instagram.com/p/ChRfv0Rqy6c/

    ممنونم از حس خوبی که بهم میدی باجی جان
    خدا رو شکر تو هم ادامه بده حیفه قلمه قشنگته که ننویسی عزیزم

  3. به به چه لاوهایی داره ترکیده میشه زیر پستا. چشمانمون رو نوازش داد. منم به خودم میگم. صبا تو میتونی. صبالی تو حتمن میتونی. لالالای لای.
    زهرالی. تو چقدر قشنگ می‌نویسی با. آخه من چجوری با ذکر مثال برات توضیح بدم قشنگ نوشتی وقتی تک تک کلماتت قشنگن. زهرالی دارم قشه مرباسی می‌پزم. من رو بِهِل. این روزها یکم مخم تاب برداشته. خیلی خوشگل بودن کارکلماتورات. خیلی. هزاران هزار درود بر تو.
    راستی موقع خوندن متنت من خودم یه کلمه‌ی دیگه هم اضافه کردم به نوشته هات. اینجا رو میگم؛
    سر تعظیم به این همه جدیت، خشکیت و «یبوست»ِ شما فرود میاورد😂.

    1. بعضی وقتا انقدر کلاف افکار بهم می پیچه آدم میخواد بگه سن الله بیر نفر گلسین مونی آشسین ( تو رو خدا یکی بیاد اینو باز کنه)
      المیسن (نمیری)… دختر منظورم ا زخشکیت همون بود
      اما در ملافه گفتم …
      ایموجی خنده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *