چند کلمه و جمله سازی
انقراض: از میان رفتن
انکر منکر: زشت
انقضا: سپری شدم انکر الاصوات : نا به هنجار و گشو خراش
انگ زدن: نسبت دادن چیزی به دیگران که باعث آبروریزی میشود.
انگاره: فرض، پندار
انگشت خاییدن: افسوس خوردن
انگیختن: وادار کردن
اوان: هنگام
اهتمام کردن: همت گماشتن
به اهتزاز در آوردن: حرکت دادن، تکان دادن
اهل بخیه: آنکه به شکل غیر تخصصی و به صورت عوامانه به کاری می پردازد که اصل آن فنی است و اهلیت میخواهد.
اهل صورت: ظاهر بین
اهلیت: شایستگی
وا اسفا که دروه پهلوانی و نیکمردی رو به انقضاست.
این اوان دست بینوا گرفتن و به کار خیر اهتمام ورزیدن به مثابه بِلاهت است و آنکه بی هیچ منفعت طلبی، دست یاری گشاید اَنگ فریبکاری زنند و رسوایش کنند.
انگاره مردمان امروز جز منفعت خویشتن و کاستن از حق دیگری نیست.
واعظان و واصفان اهل بخیه که خود از نیکی به حد اهلیت بهره نبردهاند، به سوی نیکی رهنمون نتوانند بود.
این اهل صورتان را تزکیه و هدایت خود اولیتر.
هر که بیرق “من میدانم” به اهتزاز درآورد و ترا به پیروی بی هیچ تأمل و تدبری انگیخت، اَنکر مَنکَری است از سرزمین بیخردان که سری پُر باد و سودا دارد و حقا که در مواجهه با این موصوفان جز انگشت خاییدن و احتراز نمودن نشاید.
2 پاسخ
درود بر قلمت زهرا جان
زنده باشی عهدیه عزیزم